حقوقیمطالب حقوقی

ورود ثالث (قسمت دوم)

1
ورود ثالث
مشاوره تلفنی مشاوره متنی مشاوره حضوری همراهی در جلسه قرارداد

ورود ثالث (قسمت دوم)

– شورای حل اختلاف:

مرجعی است که برای تسریع در روند دادرسی ،  از بین بردن تشریفات در بعضی دعاوی و کمتر شدن هزینه دادرسی برای مردم  ایجاد شده است که به مواردی چون دعاوی مالی تا سقف دویست میلیون ریال و دعاوی مربوط به ترکه و تخلیه می پردازد.

رسیدگی به دعوای ورود ثالث طبق ماده 22 آیین نامه اجرایی قانون شوراهای حل اختلاف  مورد قبول این مرجع است و همانند رسیدگی به دعاوی در دادگاه های دیگر بررسی می شود. و ثالث باید برای ورود به دعوا هزینه ای مطابق با هزینه دعوای اصلی که در شورای حل اختلاف مطرح شده را بپردازد.

دیوان عالی کشور مرجعی است که اشخاص برای فرجام خواهی و اعتراض به رای قطعی صادره از دادگاه تجدید نظر در مورد بعضی از جرایم مانند قتل، زنا و از این قبیل به آن مراجعه می کنند و وظایف دیگری  چون ایجاد رای وحدت رویه و حل اختلاف میان دادگاه ها را دارد.

 دیوان عالی کشور :

ماهوی نیست به این معنی که ماهیت دعوا را بررسی نمی کند و صرفا  وظیفه دارد تا از حسن اجرای قوانین در دادگاه ها اطمینان حاصل کند. به همین دلیل، ثالث نمی تواند در این مرحله به دعوا ورود داشته باشد. اما در صورتی که دیوان رای را نقض کرده تا پرونده دوباره در دادگاه بررسی شود، ثالث می تواند به دعوا ورود پیدا کند.

– دیوان عدالت اداری:

مرجعی برای رسیدگی به شکایات مردم از مراجع یا مامورین دولتی است یا حتی قوانین و آیین نامه ها است.  هر شخصی که خود را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ذی نفع بداند می تواند به این نهاد شکایت ببرد. شروع رسیدگی در این نهاد مانند دیگر مراجع قضایی با تقدیم دادخواست شروع می شود.

پ- جلب شخص ثالث

هر یک از اصحاب دعوا که جلب شخص ثالثی را لازم بداند میتواند تا پایان جلسه اول دادرسی جهات و دلایل خود را اظهار کرده و ظرف سه روز پس از جلسه با تقدیم دادخواست از دادگاه درخواست جلب او را بنماید،چه دعوا در مرحله نخستین باشه یا تجدید نظر(ماده 135 قانون آئین دادرسی مدنی)

شخص ثالث که جلب میشود خوانده محسوب و تمام مقررات راجع به خوانده درباره او جاری است.هر گاه دادگاه احراز نماید که جلب شخص ثالث به منظور تأخیر رسیدگی است میتواند دادخواست جلب را از دادخواست اصلی تفکیک نموده به هر یک جداگانه رسیدگی کند(ماده 139 قانون آئین دادرسی مدنی)

 شرایط ورود و جلب شخص ثالث به دادرسی

هر دعوایی دو طرف دارد، خواهان و خوانده اصلی دعوا؛ شاید کسانی هم مانند وکیل، وصی، قیم، ورثه یا قائم‌مقام هم در دعوا نقش داشته باشند اما آنها هم در واقع به تبع همان خواهان و خوانده اصلی وارد دعوا می‌شوند. اگر غیر از خواهان و خوانده اصلی (وابستگان آنها)، شخص دیگری هم در دعوا ذی‌نفع باشد، باید با عنوان «ثالث» وارد دعوا شود؛ «ورود ثالث» یا «جلب ثالث» دارای مقررات خاصی خواهد بود.

مفهوم «ثالث» هم در مورد ورود و جلب شخص ثالث و هم در مورد اعتراض ثالث صدق می‌کند. هرچند که موارد و تشریفات طرح این سه نوع از دعوا با یکدیگر متفاوت است. طبق ماده 130 قانون آیین دادرسی مدنی، شخص ثالثی که خود را در دعوای در حال رسیدگی ذی‌نفع می‌داند، می‌تواند با تقدیم دادخواست در این دعوا وارد شود. همچنین طبق ماده 417 قانون آیین دادرسی مدنی، در صورتی که هر نوع رأیی در حقوق شخص ثالث خلل وارد آورد، ثالث می‌تواند نسبت به رأی صادره اعتراض کند که این اقدام اصطلاحاً «اعتراض شخص ثالث» نامیده می‌شود.

نکته: بنظر، ورود ثالث نیز در زمان رسیدگی شعبه بدوی دیوان عدالت اداری پیش‌بینی شده است. بدین‌ معنا که ثالثی که برای خود مستقلاً حقی قایل است یا خود را در محق شدن یکی از طرفین ذی‌نفع می‌داند، می‌تواند با تقدیم دادخواست و قبل از صدور رأی در دادرسی وارد شود.هرچند ماده 54 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری صریحاً پیش‌بینی نکرده، اما با توجه به ملاک ماده 130 قانون آیین دادرسی مدنی، هر گاه در شعبه دیوان رأی صادر شده باشد، امکان ورود ثالث منتفی است. زیرا دعوایی وجود ندارد که بتوان در آن وارد شد.

نکته: البته اگر از شعبه دیوان (اعم از بدوی یا تجدیدنظر) رأیی صادر شود که در حقوق شخص ثالث خللی وارد آورد، ثالث می‌تواند ظرف دو ماه از تاریخ اطلاع از حکم نسبت به آن اعتراض کند. بر اساس ماده 57 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، مرجع صالح برای رسیدگی به اعتراض شخص ثالث، شعبه‌ای است که به پرونده رسیدگی و نسبت به آن رأی صادر کرده است.

بر اساس مواد 34 و 73 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، دستور موقت از شعبه بدوی دیوان عدالت اداری یا شعبه تجدیدنظر دیوان ممکن است صادر شود. شعبه رسیدگی‌کننده در صورت احراز ضرورت و فوریت موضوع، بر حسب مورد، دستور موقت مبنی بر توقف اجرای اقدامات، تصمیمات و آرای مزبور یا انجام وظیفه، صادر می‌کند که این مورد نیز در ماده 35 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری آمده است.

وارد ثالث:

مدعی (خواهان) است و در خصوص معنا و مفهوم اصطلاحات ورود ثالث و جلب ثالث بیان کرد: ورود ثالث یعنی حالتی که ثالث به طور مستقل در یک دعوای در جریان، مدعی حق مستقلی برای خویش بوده یا خود را در ذی‌حق شدن یکی از طرفین، ذی‌نفع می داند. این شخص باید با تقدیم دادخواست در چنین دعوایی وارد شود.

بنابراین وارد ثالث، مدعی (خواهان) محسوب می‌شود و در دعوای تمام عیاری که وی طرح می‌کند، باید تمامی شرایط و مندرجات الزامی دادخواست که از جمله در مواد 51 الی 56 قانون آیین دادرسی مدنی آمده است، رعایت شود.

در جلب شخص ثالث، هر یک از اصحاب دعوای اصلی، شخص ثالثی را که امکان دارد شخص حقیقی یا حقوقی باشد به دادرسی جلب می‌کنند، بدین معنا که وی را خوانده قرار می‌دهند، با این امید که مستقلاً در برابر خواهان اصلی محکوم شود یا از دعوای احتمالی وی در آینده پیشگیری شود.

به عنوان مثال، در مورد ملکی که موضوع نقل و انتقال‌های متعدد با سند عادی قرار گرفته، بهتر است برای پیشگیری از مشکلات بعدی، همه خریداران و فروشندگان، خوانده قرار گیرند و اگر در جریان دادرسی مشخص شود که شخصی مبایعه‌نامه داشته است، وی نیز برای پیشگیری از مشکلات احتمالی بعدی باید به دادرسی جلب شود.

نکته: جلب شخص ثالث به دادرسی در جریان رسیدگی در شعبه بدوی در دیوان عدالت اداری امکان‌پذیر است، مهلت این اقدام، برای شاکی حداکثر 30 روز پس از ثبت دادخواست اصلی و برای طرف مقابل، ضمن پاسخ کتبی به دادخواست شاکی است. در صورتی که مهلت فوق رعایت شود، شعبه دیوان تصویری از دادخواست، لوایح و مستندات طرفین را برای شخص ثالث ارسال می‌کند این موضوع در ماده 54 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری پیش‌بینی شده است.بدین معنا که اگر متقاضی جلب، شاکی باشد باید نسخه‌ای از دادخواست خود و پیوست‌های آن و اگر طرف شکایت باشد، باید ضمن دادخواست جلب ثالث، نسخه‌ای از دفاعیات و مدارک خود را به شعبه رسیدگی‌کننده تسلیم کند تا برای مجلوب ثالث ارسال شود.

– شخص ثالث در چه مرحله‌ای می‌تواند به جریان دادرسی وارد شود:

طبق ماده 130 قانون آیین دادرسی مدنی، ثالث می‌تواند تا زمانی که دادرسی در جریان رسیدگی قرار دارد، چه در مرحله بدوی یا در مقطع تجدیدنظر با تقدیم دادخواست وارد دادرسی شود. به نظر می‌رسد که ورود شخص ثالث در مرحله واخواهی نیز امکان دارد. زیرا قانون آیین دادرسی مدنی، این امر را ممنوع نکرده و به قرینه ماده 136 این قانون امکان‌پذیر است. به گفته وی، در صورتی که ختم دادرسی اعلام شده یعنی پرونده آماده صدور رأی قاطع باشد، امکان ورود شخص ثالث در آن مرحله یا مقطع از رسیدگی وجود نخواهد داشت. اگر در دادگاه تجدیدنظر ختم دادرسی اعلام شده باشد، عملاً امکان ورود ثالث در آن دعوا منتفی می‌شود. در این فرض، ثالث باید منتظر رأی بماند و تنها در حالتی که رای صادره در حقوق وی خللی وارد سازد، می‌تواند اعتراض کند. (مواد 417 و 418 قانون آیین دادرسی مدنی ) با توجه به اینکه خواسته دعوای ورود و جلب شخص ثالث از دعوای اصلی تبعیت می‌کند، بنابراین هزینه دادرسی آن نیز اصولاً تابع دعوای اصلی است.

– شرایط جلب ثالث:

طبق ماده 135 قانون آیین دادرسی مدنی، خواهان یا خوانده‌ای که قصد جلب شخص ثالث را دارد، باید دلایلی ارایه کند مبنی بر اینکه ثالث به نحوی به این دعوا مربوط است و می‌توان وی را خوانده قرار داد. البته به نظر می‌رسد که دادگاه وارد ماهیت ادعای شخص نمی‌شود و بررسی اینکه آیا واقعاً می‌توان مجلوب ثالث را محکوم کرد یا خیر، نیازمند رسیدگی در ماهیت و برگزاری حداقل یک جلسه دادرسی است.

در زمینه موعد تقدیم دادخواست ورود ثالث نیز می توان بیان کرد: به موجب ماده 130 قانون آیین دادرسی مدنی، هرگاه شخص ثالثی در موضوع دادرسی اصحاب دعوای اصلی برای خود مستقلا حقی قایل باشد یا خود را در محق شدن یکی از طرفین ذی‌نفع بداند، می‌تواند تا وقتی که ختم دادرسی اعلام نشده است، وارد دعوا شود، چه رسیدگی در مرحله بدوی یا تجدیدنظر باشد.

همچنین بر اساس ماده 135 همان قانون، هر یک از اصحاب دعوا که جلب شخص ثالثی را لازم بداند، می‌تواند تا پایان جلسه نخست دادرسی، جهات و دلایل خود را اظهار کرده و ظرف 3 روز پس از جلسه با تقدیم دادخواست از دادگاه درخواست جلب او را مطرح کند. در این میان تفاوتی وجود ندارد که دعوا در مرحله نخستین یا تجدیدنظر باشد.

شرایط ابطال دادخواست ورود ثالث

دادخواست ورود شخص ثالث از حیث شرایط لازم و مندرجات الزامی مانند دادخواست اصلی بین خواهان و خوانده است، تصریح کرد: بنابراین اگر وارد ثالث وظیفه‌ای بر عهده داشته و آن وظیفه را انجام ندهد و بدون انجام آن وظیفه امکان رسیدگی در ماهیت دعوای وی نباشد، به استناد یکی از مواد 95، 96، 256 و 259 قانون آیین دادرسی مدنی، قرار ابطال دادخواست وارد ثالث صادر می‌شود.

همچنین اگر شخص ثالث دادخواست، ورود خود را تا نخستین جلسه دادرسی مسترد کند، به استناد بند (الف) ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی، قرار ابطال دادخواست وارد ثالث صادر می‌شود.

ورود ثالث در دعوی تصرف عدوانی

در مورد ورود ثالث در دعوی تصرف عدوانی می توان گفت: هرگاه شخص ثالثی در موضوع رسیدگی به دعوای تصرف عدوانی یا مزاحمت یا ممانعت از حق در حدود مقررات یادشده خود را ذی‌نفع بداند، تا وقتی که رسیدگی خاتمه نیافته است، چه در مرحله بدوی یا تجدیدنظر باشد، می‌تواند وارد دعوا شود. مرجع مربوط به این امر رسیدگی کرده و حکم مقتضی صادر خواهد کرد و به نظر نمی‌رسد که قواعد متفاوتی در مقایسه با مواد 130 تا 134 قانون آیین دادرسی مدنی، بر ورود شخص ثالث در دعاوی تصرف حاکم باشد. ماده 169 قانون آیین دادرسی مدنی نیز از حیث الفاظ تفاوت چندانی با ماده 130 این قانون ندارد.

جلب ثالث و انواع آن

گاهی به سبب دلایلی لازم می شود که شخص دیگری غیر از خواهان و خوانده در دعوا حضور داشته باشد و ممکن است آثاری را نیز به همراه داشته باشد:

الف – طرفین دعوا بیم آن را داشته باشند که شخص دیگری بعد از صدور رای از اعتراض ثالث استفاده کند و به همین دلیل او را به جریان دادرسی جلب می کنند تا در همان دادگاه، وی نیز محکوم گردد.

ب – تاثیر دیگری که جلب ثالث برای آن ها میتواند داشته باشد این است که جلب ثالث از اعتبار امر قضاوت شده برخوردار است به این معنی که ثالث دیگر نمی تواند همان دعوا را در دادگاه مطرح کند.

پ – ممکن است جلب ثالث صورت بگیرد این است که خوانده یعنی همان شخصی که از خود در برابر ادعای خواهان دفاع می کند، ثالث را به دعوا دعوت می کند تا توضیحاتی را در مورد ادعای خواهان بدهد. زیرا ممکن است موضوع حقی که خواهان نسبت به آن ادعا دارد را ثالث به خوانده منتقل کرده باشد.

در تعریف جلب ثالث قانونگذار در ماده 135 قانون آیین دادرسی مدنی این گونه بیان داشته است:  هریک از اصحاب دعوا که جلب شخص ثالثی را لازم بداند، می تواند تا پایان جلسه اول دادرسی جهات و دلایل خود را اظهار کرده و ظرف سه روز پس از جلسه با تقدیم دادخواست چه دعوا در مرحله نخستین باشد یا تجدیدنظر از دادگاه درخواست جلب او را بنماید.

به بیان دیگر، دعوای جلب ثالث زمانی روی می دهد که یکی از طرفین دعوا ثالثی را که در جریان دعوا نیست را به جریان دادرسی جلب، یعنی به صورت اجباری او را به دعوا دعوت میکنند. شخصی که ثالث را جلب می کند را جالب، و ثالثی که جلب می شود را مجلوب ثالث می نامند.

قسمت پنجم

انواع جلب ثالث

جلب ثالث اصلی: این نوع جلب از طرف خواهان دعوای اصلی و اولیه صورت می گیرد تا مجلوب را همانند خوانـده دعـوای اصـلی محکوم نماید. علت محکومیت او می تواند به علت خواسته دعوای اصلی و یا موضوع دیگر باشد. با این حال در هر صورت باید منشا هر دو یکی باشد و با هم ارتباط داشته باشند. خوانده نیز می تواند  از جلب ثالث اصلی استفاده کند و او را  در برابر خواهان اصلی به جای خود محکوم  و یا او را در محکومیت خود شریک کند.

جلب ثالث تقویتی: جلب ثالث می تواند کمکی یا تقویتی باشد؛ ثالث جلب می شود تا با محکومیت وی در دعوای جلب ثالث امکان برنده شدن جالب یعنی شخصی که او را جلب کرده است، بالا برود. دعوای جلب ثالث تقویتی هم مانند جلب ثالث اصلی باید با دعوای اصلی هم منشا باشد یعنی دلیل بوجود آمدن این دعوا با دعوای اصلی یکی باشد و با هم ارتباط داشته باشند.

شرایط عمومی اقامه دعوای جلب ثالث

برای اقامه دعوای جلب ثالث باید همه وجود داشته باشد.  شرایط اقامه دعوا در آیین دادرسی مدنی  شرایطی من جمله این که ثالث اهلیت داشته باشد،  به زبان ساده یعنی او نباید مجنون یا کودک باشد و اگر دعوای اصلی در موارد مالی است، ثالث باید قابلیت تصمیم گیری در مسایل اقتصادی را داشته باشد و سفیه نباشد.

همچنین کسی که ثالث را جلب میکند، که در اصطلاح حقوقی او را جالب می خوانند، باید خود را در برابر ثالث محق حقی بداند و برای او نفع شخصی وجود داشته باشد. در آخر هم دعوایی که طرح می کند باید مشروع و قانونی باشد و قبلا در دادگاه مطرح و رسیدگی نشده باشد.

همچنین جلب ثالث با ارائه دادخواست به دادگاه آغاز می شود و بنابراین باید تمام شرایط دادخواست را داشته باشد که در ماده 51 قانون آیین دادرسی مدنی ذکر شده است. این ماده شرایط دادخواست را این گونه بیان می کند:”دادخواست باید به زبان فارسی در روی برگ‌ های چاپی مخصوص نوشته شده و حاوی نکات زیر باشد:

نام، نام خانوادگی، نام پدر، سن، اقامتگاه و حتی‌الامکان شغل خواهان

نام، نام خانوادگی، اقامتگاه و شغل خوانده

تعیین خواسته و بهای آن مگر انکه تعیین بها ممکن نبوده و یا خواسته، مالی نباشد

تعهدات و جهاتی که به موجب آن خواهان خود را مستحق مطالبه می داند به طوری که مقصود واضح و روشن باشد

انچه که خواهان از دادگاه درخواست دارد

ذکر ادله و وسایلی که خواهان برای اثبات ادعای خود دارد، از اسناد و نوشتجات و اطلاع مطلعین و غیره، ادله مثبته به ترتیب و واضح نوشته می شود و اگر دلیل، گواهی گواه باشد، خواهان باید اسامی و مشخصات و محل اقامت آنان را به طور صحیح معین کند

امضای دادخواست دهنده و در صورت عجز از امضاء اثر انگشت او

شرایط اختصاصی اقامه دعوای جلب ثالث

بنابراین با توجه به ماده فوق، به عنوان مثال در صورتی که دعوای اصلی در مورد اجاره ملک است، طرفین نمی توانند ثالث را برای چک بی محل که در وجه محصولات کشاورزی صادر نموده، جلب کنند.

جالب، خواهان یا خوانده باشد: شخصی که ثالث را جلب می کند، باید یکی از طرفین دعوا باشد و فرقی میان خواهان یا خوانده نیست و هرکدام، در صورت لزوم می توانند ثالث را جلب کنند.

جلب در دادگاهی انجام شود که دعوای اصلی در جریان است: لازم به ذکر است که هر دعوایی باید در حوزه قضایی خاصی مطرح شود که به آن صلاحیت محلی دادگاه می گویند. اما به دلیل ویژگی خاص جلب ثالث، در همان دادگاه دعوای اصلی، به دعوای ثالث هم رسیدگی می شود حتی اگر صلاحیت محلی وجود نداشته باشد.

دعوای اصلی در جریان و در حال رسیدگی باشد: بر خلاف اینکه یکی از شرایط دعوای اعتراض ثالث این است که ثالث، پس از صدور حکم دادگاه می تواند به آن اعتراض کند، حتی اگر سال ها از حکم گذشته باشد، جلب ثالث صرفا زمانی ممکن است که دعوا در حال رسیدگی باشد و باید در مهلت مشخص مطرح شود.

مهلت اقامه دعوای جلب ثالث

شخصی که ثالث را جلب می کند، تا پایان جلسه اول دادرسی باید دلایل و جهات جلب ورود را به دادگاه اعلام کند و پس از آن تا حد اکثر ظرف سه روز مهلت دارد دادخواست جلب ثالث را تقدیم دادگاه کند. در همین راستا اداره حقوقی قوه قضاییه در نظریه شماره ۵۰۱۵/۷ در تعریف اولین جلسه دادرسی می  گوید: ” نخستین جلسه دادرسی زمانی است که وقت رسیدگی به خواهان و خوانده ابلاغ و رسیدگی شروع شده است” با توجه به این تعریف هر چیزی به غیر از آن جلسه اول دادرسی نیست و خواهان و خوانده، فقط تا پیش از پایان این جلسه می توانند دادخواست جلب ثالث را به دادگاه تحویل بدهند.

هزینه اقامه دعوای جلب ثالث

هزینه دادرسی جلب ثالث برابر با دعوای اصلی در هر مرحله از دادرسی، بدوی و تجدید نظر، برابر است. به عنوان مثال، در مرحله بدوی، در دعاوی مالی تا دویست میلیون ریال، هزینه دادرسی دو نیم درصد ارزش خواسته، و بیشتر از آن سه ونیم درصد نسبت به مازاد دویست میلیون ریال است.

جلب ثالث در مرحله تجدیدنظر

جلب ثالث در مرحله تجدید نظر امکان پذیر است. از آن جایی که ممکن است جلسه ای در مرحله تجدید نظر تشکیل نشود بهتر است دادخواست جلب ثالث را همراه با دادخواست تجدید نظر تقدیم شود تا جالب، یعنی  شخصی که ثالث را جلب می کند با مشکل عملی رو به رو نشود.

جلب ثالث در شورای حل اختلاف

طولانی بودن و پر هزینه بودن دادرسی موجب شد تا شورای حل اختلاف برای سریع تر شدن و حذف تشریفات دادرسی بودجود بیاید و این مرجع به رسیدگی به اختلافات و شکایات مردم در برخی از موارد من جمله دعوا های مالی کمتر از دویست میلیون ریال، دعاوی تخلیه مستاجر، صدور گواهی انحصار وراثت و از این قبیل می پردازد.

جلب ثالث در دیوان عالی کشور

در برخی از جرایم که مجازات های سنگین تری دارند، به طور مثال قصاص برای این که عدالت بهتر رعایت شود و بر حسن اجرای قوانین در دادگاه ها نظارت باشد، نهادی با عنوان دیوان عالی کشور بوجود آمد که وظیفه رسیدگی به فرجام خواهی و اعتراضات به آرای دادگاه تجدید نظر را دارد. از دیگر وظایف این مرجع، صدور آراء وحدت رویه است.

جلب ثالث در دیوان عالی کشور ممکن نیست، زیرا جلب ثالث مستلزم این است که جریانات پرونده مرور و بررسی شود و دادگاه باید ادله ارائه شده توسط اصحاب دعوا را مورد سنجش قرار دهد، در حالی که رسیدگی در دیوان عالی کشور شکلی است. به عبارت دیگر دیوان صرفا اجرای قوانین توسط دادگاه ها و رعایت تشریفات را بررسی می کند. به همین جهت، جلب ثالث در دیوان عالی کشور ممکن نیست.

جلب ثالث در دیوان عدالت اداری

ماده ۵۴ قانون دیوان عدالت اداری در مورد امکان جلب ثالث این گونه بیان می کند:” هر گاه شاکی، جلب شخص حقیقی یا حقوقی دیگری غیر از طرف شکایت را به دادرسی لازم بداند، می‌ تواند ضمن دادخواست تقدیمی یا دادخواست جداگانه، حداکثر ظرف سی روز پس از ثبت دادخواست اصلی، تقاضای خود را تسلیم کند. همچنین در صورتی که طرف شکایت، جلب شخص حقیقی یا حقوقی دیگری به دادرسی را ضروري بداند، می‌ تواند ضمن پاسخ کتبی، دادخواست خود را تقدیم نماید.”  بنابراین هر دو طرف دعوا، خواهان و خوانده، می توانند ثالث را جلب کنند.

مهلت درخواست جلب ثالث در دیوان عدالت اداری برای خواهان سی روز بعد از تقدیم دادخواست اولیه با ارایه دادخواست ، و خوانده هم باید همراه با لایحه دفاعی، به صورت دادخواست، ثالث را جلب کند و هزینه آن هم برابر با هزینه دعوا در دیوان عدالت اداری است.

همچنین بخوانید:

قسمت اول ورود ثالث

2 2 1 - ورود ثالث (قسمت دوم)

ورود ثالث (قسمت اول)

مقاله قبلی

نائب رئیس اسکودا: دولتی شدن وکیل مرگ دادرسی عادلانه است

مقاله بعدی

شما همچنین ممکن است دوست داشته باشید

نظرات

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشتر در حقوقی