تعریف قوادی :
ماده 242 قانون مجازات اسلامی :
قوادی عبارت از به هم رساندن دو یا چند نفر برای زنا یا لواط است.
تبصره ۱- حد قوادی منوط به تحقق زنا یا لواط است در غیراین صورت عامل، مستوجب تعزیر مقرر در ماده(۲۴۴) این قانون است.
تبصره ۲- در قوادی، تکرار عمل شرط تحقق جرم نیست.
ماهیت قوادی:
قوادی از نظر حقوقی ماهیت معاونت در جرم را دارد . اما در اینجا جرم مستقلی است . جـرم قوادی برخلاف دایر کردن مرکز فساد و فحشا ، یک جرم به عادت نیست که با یک بار انجـام آن قوادی محقق نشود و منابع شرعی نیز مؤید این نظر میباشند . عنصر مادی قوادی منحصر در فعـل خاصی نیست . ممکـن اسـت فـردی دو نفر را با اتومبیل یا تلفن یا دادن آدرس زن به مرد با هم مرتبط سازد . مرتکب این جرم ممکن است مرد یا زن باشد و یا توسط یک نفر یا چند نفـر انـجـام شـود . اگـر چنـد نفـر در ایـن جـرم ، مشارکت داشته باشد لازم نیست همهی آنها ، اعمال یکسانی انجام دهند بلکـه ممكـن اسـت یک نفر ، مکانی تهیه کند و یک نفر دیگر ، افراد را به آنجا بیاورد یا یک نفر ، مرد را و دیگری ، زن را بیاورد .
تعدد جرم:
تبصره ماده ۶۳۹ قانون تعزیرات مصوب ۷۵ در باب دائر کردن مرکـز فساد و فحـشـا مقـرر می دارد هر گاه بر عمل فوق عنوان قوادی صدق نماید عـلاوه بـر مجـازات مذکور به حد قوادی نیز محکوم می گردد . » اصولاً تعدد جرم در صورتی که جـرایم ارتکابی مشابه باشـند موجب تعدد مجازات نیست بلکه مجازات تشدید می شود و یا اگر یک عمـل دارای عناوین متعدد باشد فقط مجازات عنوان مجرمانهای اعمال می گردد که شـدیدتر باشـد . در اینجا برخلاف رویه متعارف حکم به تعدد مجازات شده است و دلیلش هـم آن اسـت کـه قواعـد تعدد جرم در جرایم تعزیری اجرا می شـود حـال آنکه در اینجا یکی از عناوین مجرمانـه تعزیری است و عنوان دیگر قوادی ، حد می باشـد ، بنابراین مجـازات هـر کـدام بـه صـورت جداگانه اعمال می شود .
ماده 243 قانون مجازات اسلامی :
حد قوادی برای مرد هفتاد و پنج ضربه شلاق است و برای بار دوم علاوه بر هفتاد و پنج ضربه شلاق به عنوان حد، به تبعید تا یک سال نیز محکوم می شود که مدت آن را قاضی مشخص می کند و برای زن فقط هفتاد و پنج ضربه شلاق است.
ماده ۲۴۴ قانون مجازات اسلامی:
کسی که دو یا چند نابالغ را برای زنا یا لواط به هم برساند مستوجب حد نیست لکن به سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق و حبس تعزیری درجه شش محکوم می شود.
نوع تعزیر:
بر مجازات شلاق نیز مجازات تعزیری است و واژه « تعزیری » فقط وصف حبس نیست مضافاً ب اینکه منابع شرعی نیز همین اقتضا را دارد . تعزیر آن گونه که از تبصرهی دوم مـاده ۱۱۵ به دست می آید به تعزیر منصوص و غیرمنصوص تقسیم می شود اما تعریفی ازاین دو واژه ارائـه نشده است . به نظر می آید منظور از تعزیر غیرمنصوص ، همان مجازات بازدارنده است که در قانون سابق آمده بود و در مورد مفهوم آن ، دو احتمال وجود دارد ؛ یک احتمال ، آن است که هر جرمی را شامل شود که در منابع شرعی به آن اشـاره نـشده باشـد و احتمال دیگر ، آن است که به جرائمی اطلاق گردد که در شرع ، مجازات خاصی ندارد . پس جـرم صـدور چک با حیوانات هر دو جرم تعزیری هستند منتها جـرم اول ، در شـرع بلامحل ، و نزدیکی جنسی ‘ هیچ سابقه ای ندارد و مشمول تعریف نخست میباشد امـا جـرم دوم در شـرع بيـان شـده و مجازات خاص هم دارد . حال جـرم موضـوع ایـن مـاده و تبصرهی اول مـاده ۲۴۲ احتمالاً مصداق تعزیر منصوص هستند و مشمول تبصرهی دوم ماده ۱۱۵ قرار می گیرد که آورده است : « اطلاق مقـررات ایـن مـاده و همچنین بنـد ( ب ) مـاده ( ۷ ) و بنـدهای ( الف ) و ( ب ) مـاده ( ۸ ) و مـواد ( ۲۸ ) ، ( ۳۹ ) ، ( ۴۰ ) ، ( ۴۵ ) ، ( ۴۶ ) ، ( ۹۳ ) ، ( ۹۴ ) و ( ۱۰۵ ) ایـن قـانون شـامل تعزیرات منصوص شرعی نمی شود. پس توبه ی مرتکب ،موجب تخفیف مجازات نیست ،مشمول مرور زمان قرار نمی گیرد ،اجرای مجازات قابل تعلیق نیست،صدور حکم قابل تعویق نمی باشد .
نظرات