تقسیم ارث بین خواهر و برادر متوفی
وراث متوفی اگر هم خواهران و برادران پدری و مادری باشند مال را به شش قسمت تقسیم کرده یک قسمت به خواهر و برادر مادری و مابقی به خواهر و برادر پدری به نسبت هر برادر دو برابر خواهر خواهد رسید.
در مورد ارث بردن خواهر و برادر از متوفی فرقی نمی کند متوفی مرد یا زن باشد و اگر متوفی خواهر و برادری نداشته باشد ارث به فرزندان خواهر و برادرهای او خواهد رسید بدین صورت که فرزندان خواهر به طور مساوی ارث خواهند برد و فرزندان برادر به نسبت هر پسر دو برابر دختران خواهد رسید.
در تمام مواردی که ذکر شد به جز در ارث از متوفایی که از نظر مادری مشترک هستند و به صورت مساوی تقسیم می گردد سهم مردان دو برابر زان تعیین شده است و قانون اسلامی دلیل این امر را مسئولیت بیشتر مردان در زندگی می داند زیرا بار هزینه های زندگی از نظر قانون بر دوش مردان گذاشته شده است و تکالیف و وظایف بیشتری متوجه آنها می باشد.
محرومیت از ارث
آیا پدر و مادر میتوانند فرزندان خود را از ارث محروم کنند؟خیر ، باید گفت قواعد ارث از قواعد امری است و کسی نمیتواند برخلاف آن عمل کند طبق ماده 837 قانون مدنی کسی نمیتواند به موجب وصیت فرزند خود یا هر یک از ورثه را از ارث محروم کند و اگر چنین وصیتی هم شده باشد وصیت باطل است.
زن و شوهر در عقد موقت از همدیگر ارث نمی برند و زن حق نفقه ندارد مگر اینکه در عقد تکلیف دادن نفقه از سوی مرد به نفع زن شرط شده باشد.
(ماده 1113قانون مدنی )
ماده ۷ صلاحیت شخصی در خصوص اتباع خارجه:
نکات:احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه،نکاح و طلاق ارث، وصیت، فرزند خواندگی )در صورتی تابع قواعد مذهبی خودشان است که:
اولا: مذهب آنان در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده باشد.
ثانیا : در خصوص آن موضوع عادات و قواعد مسلمه متداول و روشن و معینی در آن مذهب پیش بینی شده باشد ثالثا خلاف نظم عمومی نباشد.
اهلیت ایرانیان غیر شیعه برای انعقاد معامله تابع قانون مدنی است.
قاعده اعمال قانون ملی در مورد احوال شخصیه اتباع خارجه با استثنائات روبروست:
1.ماده962 قانون مدنی (اهلیت برای معامله کردن)
2.ماده973 قانون مدنی (احاله درجه اول)
3.ماده975 قانون مدنی (مخالفت قانون خارجی با نظم عمومی)
4.ماده979 قانون مدنی (اهلیت کسب و تابعیت)
5.شخص فاقد تابعیت،پناهنده سیاسی،در صورتیکه کشور خارجی متبوع فرد قانون خاصی در آن زمینه نداشته باشد.
اخذ شفعه و ارث:
شرط محدودبودن شریکان (دونفر باشند)مربوط به مرحلهی ایجاد حق است نه اجرای آن.بنابراین پس ازآنکه شریک فوت شود و وراث متعدد باشند، بازهم شفعه باقی است وبه ورثه منتقل میشود.
اقالهی بیع پس ازاخذبه شفعه، درحق شفیع اثرنداردزیرا پس از اجرای حق وتملک مبیع،شریک و خریدارنمی توانند به تراضی حقی را که به دارایی شفیع پیوسته است ازاو بگیرند.
تبعض دراجرای حق شفعه ممنوع است.درواقع تملّک مبیع درمقابل دادن ثمن به خریدار است.پس به حکم قاعده، شفیع باید بی درنگ ثمن را پس از آگاهی بپردازد و دراین اقدام تبعض روا نیست.
هرمعامله ای که قبل از اخذبه شفعه یا بعد از آن انجام شود، باطل است.یعنی اعمال حق شفعه باعث میشود تا معاملات خریدار در برابر شریک قابل استنادنباشد.
رد پیشنهاد فروش سهم ازسمت شریک دیگر، به منزلهی اسقاط ضمنی حق شفعه نیست مگر ازقراین و اوضاع واحوال بتوان اینگونه استدلال کرد.
وارثان حق شفعه را به نسبت سهم خود به ارث میبرند اما اجرای آن باید به طور جمعی باشد و نمی توان نسبت به قسمتی از بیع اعمال کرد اما برخی ازورثه میتوانند حق شفعه را نسبت به کل اعمال کنند یعنی سهم بقیه را ازثمن پرداخت نمایند.
آیا پدر و مادرم میتوانند فرزندان خود را از ارث محروم کنند؟خیر ، باید گفت قواعد ارث از قواعد امری است و کسی نمیتواند برخلاف آن عمل کند طبق ماده 837 قانون مدنی کسی نمیتواند به موجب وصیت فرزند خود یا هر یک از ورثه را از ارث محروم کند و اگر چنین وصیتی هم شده باشد وصیت باطل است.
طبق ماده ۹۴۰ قانون مدنی، هر یک از زن و شوهر پس از فوت دیگری از همدیگر ارث می برند؛ توارث بین زن و شوهر هنگامی برقرار می شود که رابطه زوجیت آنان دائمی باشد و در ازدواج موقت رابطه توارث برقرار نمی شود.
اگر شوهر در زمان فوت دارای فرزند یا نوه باشد سهم زن یک هشتم و اگر فرزند یا نوه نداشته باشد، سهم زن یک چهارم از اموال شوهر است و اگر زن فرزند یا نوه داشته باشد شوهر یک چهارم و اگر فرزند یا نوه نداشته باشد یک دوم اموال زن را به ارث می برد و بقیه اموال مابین سایر وراث تقسیم می شود.
اگر زن ورثه ای جز شوهر نداشته باشد، تمام اموال به او خواهد رسید اما اگر شوهر غیر از زن ورثه دیگری نداشته باشد، در صورت نبودن هیچ وارث دیگری زن فقط یک چهارم از اموال به جا مانده از شوهر را به ارث خواهد برد و بقیه اموال در حکم اموال بلا وارث است و به ولی امر مسلمین رسیده تا برابر مقررات شرع با آن رفتار شود. اگر متوفی دارای چند زن باشد، یک چهارم یا یک هشتم اموال به جا مانده از متوفی به همسران او می رسد که به طور مساوی بین آنان تقسیم می شود.
اگر شوهر زن خود را با طلاق رجعی مطلقه کند هر یک از آنها که قبل از انقضای عده بمیرد، دیگری از او ارث می برد لیکن اگر فوت یکی از آنها بعد از پایان عده باشد یا طلاق بائن باشد، رابطه توارث برقرار نمی شود.
اگر شوهر در زمان بیماری همسرش را با هر نوع طلاقی مطلقه کند و ظرف یکسال از تاریخ طلاق به علت بیماری فوت کند، زن از وی ارث خواهد برد البته به شرط اینکه زن در این مدت ازدواج دیگری نکرده باشد.
اگر شوهر درحال بیماری زنی را عقد کند و قبل از رابطه زناشویی در همان مرض بمیرد زن از او ارث نمی برد ولی اگر پس از رابطه زناشویی یا بعد از صحت یافتن از آن مرض بمیرد زن از او ارث می برد.
با فوت زن کلیه حقوق و مطالبات او به ورثه وی میرسد که از جمله حقوق زن مهریه اوست که اگر در زمان حیات او از شوهر نگرفته باشد این حق به ورثه اش می رسد از این رو پدر و مادر زن از مهریه وی ارث برده و برای محاسبه مهریه سهم شوهر از مبلغ مهریه کسر و مطابق سهم الارث پدر و مادر به آنها داده خواهدشد.
همنچنین بیشتر بخوانید :
بررسی جایگاه نهاد ارث و تعیین صاحبان حق ارث و صاحبان فرض در نظام حقوقی ایران(قسمت اول)
بررسی جایگاه نهاد ارث و تعیین صاحبان حق ارث و صاحبان فرض در نظام حقوقی ایران(قسمت دوم)
بررسی جایگاه نهاد ارث و تعیین صاحبان حق ارث و صاحبان فرض در نظام حقوقی ایران(قسمت سوم)
بررسی جایگاه نهاد ارث و تعیین صاحبان حق ارث و صاحبان فرض در نظام حقوقی ایران(قسمت چهارم)
بررسی جایگاه نهاد ارث و تعیین صاحبان حق ارث و صاحبان فرض در نظام حقوقی ایران(قسمت پنجم)
نظرات