تعریف سب نبی :
اهانت به مقدسات اسلام :هرکس به مقدسات اسلام و یا هر یک از انبیای عظام یا ائمه طاهرین(ع)یا حضرت صدیقه طاهره (س)اهانت نماید اگر مشمول حکم ساب النبی باشد اعدام می شود و در غیر این صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد . موضوع ماده 513 قانون مجازات اسلامی تعزیرات و مجازات های بازدارنده )مفاد ماده ی مزبور به شرح زیر اصلاح و تکمیل شده است :
ماده 262 قانون مجازات اسلامی :
هر کس پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم و یا هریک از انبیاء عظام الهی را دشنام دهد یا قذف کند ساب النبی است و به اعدام محکوم می شود.
تبصره- قذف هر یک از ائمه معصومین علیهم السلام و یا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یا دشنام به ایشان در حکم سب نبی است.
عنصر مادی :
اهانت به انبیا ، ائمه و حضرت زهـرا ( س ) است و اهانت ، مصادیق و عنصر مادی این جرم نمونههای زیادی دارد . ممکن است سخن یا عملی به نظر برخی از افراد اهانت محسوب شود اما به نظر برخی دیگر ، اهانت نباشد ؛ بنابراین بهتر است تشخیص ایـن موضـوع بـر عـهـده دادگاه واگذار شود تا بر اساس موازین شرعی و عرفی آن را تشخیص بدهـد . تـوهین ، جـرم وسیلهای نیست یعنی برای تحقق آن ، وسیله یا راه خاصی مـورد نظـر عـرف يـا قـانـون گـذار نمی باشد . این جرم ممکن است با الفاظ ، نوشتهها ، افعال ، حرکات ، اشارهها و ابزار دیگری رخ دهد و آنچه در اینجا اهمیت دارد ، حصول نتیجه یعنی پایین آوردن حیثیت مخاطـب نـزد دیگران است پس اولاً جرم اهانت ، یک جرم مقید است ؛ یعنی در صـورتی رخ می دهد که حیثیت شخصی ، تنزل یابد . از همین روی چنانچه وسایلی کـه بـرای اهانـت بـه کـار بـرده می شود چنین قابلیتی نداشته یا کسی متوجه توهین نشود یا حیثیت مخاطب غيرقابـل خدشه و تنزل باشد ، جرم اهانت محقق نمی شود . ثانیاً ، میان رفتار فیزیکی و نتیجه ، رابطـهی سببیت لازم است پس اگر شخصی که مورد اهانت قرار گرفته است از راه دیگری تحقیر شده و حیثیت وی لکه دار گردد ، این جرم محقق نمی شود . تحقق وهـن و کـسر حیثیت در شخصیت مجنی علیه از عناصر اهانت است بنابراین شخصیت مجنی علیه نیـز مـلاک مهمی برای احراز وقوع اهانت میباشد . اهانت ممکن است در قالب کلام ، فعل ، نوشته و حتی ترک فعل محقق شود مثلاً کسی که با قصد تحقیر هنگام شنیدن نام پیامبر صلوات نمی فرستد به وی اهانت کرده است اما جرم دانستن آن باید به حدی برسد که از نظـر عـرف يـا شـرع یا قانون قابل تعقیب باشد .
عنصر معنوی :
عنصر معنوی این جرم ، علاوه بر سـوءنیت عـام ، قصد تحقیر و کوچک شمردن ائمـه یـا پیامبران است . بنابراین اگر کسی چنین قصدی نداشته باشد مشمول این ماده نخواهـد بـود . البته باید توجه داشت که قصد اهانت گرچه سوءنیت خاص است و سوءنیت خاص که قیـد تحقق جرم است اصولاً باید ثابت شود زیرا قصد اهانت یک امر مستحدثه است و اصـل بـر عدم آن میباشد اما به نظر میرسد در اینجا متهم است که بایـد ثابـت کـنـد قـصد اهانـت نشان می دهد که نداشته است و شاید این به خاطر وجود اماره است یعنی اماره و قرین چنین شخصی فاقد قصد اهانت نبوده است که در چنین صورتی اگر قرینه وجـود نداشـت و تردید در وجود قصد بود نباید سخن متهم را مبنی بر نبودن قصد پذیرفت . جهـل حکمی و موضوعی هم در اینجا مانند سایر موارد است یعنی جهل حکمی جز در مـوارد خاصی قابـل پذیرش نیست اما جهل موضوعی را می توان در شرایطی پذیرفت مانند اینکه متهم ادعا کنـد که در شخصیت مجنی علیه اشتباه کرده است . در روایتی آمده است که از امـام صـادق ( ع ) درباره کسی سؤال شد که از روی غضب به پیامبر توهین می کند و امـام او را قابـل مـجـازات ندانست . زمانی که جرم « سبالنبی » ، جرم تعزیری به حساب می آمـد ، مقـررات جهـل بـه حکم نیز تابع مقررات جرایم تعزیری بود اما اینک که جرم حتی محسوب شـده اسـت بایـد مقررات ثبوتی و اثباتی را علاوه بر مقررات عمومی مسؤولیت کیفـری ، لازم دانست و مـاده ۲۱۸ نیز از نظر اثباتی ، ادعای جهل به حکم را قابل پذیرش دانسته است مشروط بر اینکه احتمال صدق گفتار مدعی داده شود .
نظرات