انحلال قهری و انفساخ عقد بیع به لحاظ تحقق شرط فاسخ
الف) تعریف انحلال
بعد از ایجاب و قبول عقد برقرار می گردد و با پایان آن قرارداد منحل می گردد.
انوع انحلال
1-انحلال قراردادی:
هر گاه انحلال قرارداد با تراضی و توافق طرفینی که قرارداد را منعقد کرده اند انجام شود اقاله یا تفاسخ انجام شده است. همانند زمانی که دو نفر با هم عقد بیع منعقد کنند و بعد از آن حتی اگر مقداری از مبلغ معامله پرداخت شده باشد تصمیم بگیرند قرارداد را منحل کنند.
2-انحلال قهری (انحلال ناشی از حکم قانونگذار)
بر خلاف انحلال قرارداد، گاهی بدون دخالت دو طرف معامله کننده، انحلال قرارداد اتفاق می افتد. همانند زمانی که موضوع مورد معامله از بین برود یا وکیل فوت کند قرارداد خود به خود منحل می گردد.
تعریف انفساخ
از بین رفتن معامله به صورت خود بخودی و قهری، که دلیل این انحلال با تراضی طرفین در قرارداد و یا به حکم قانون باشد انفساخ نامیده می شود.
تعریف شرط انفساخ
هر گاه دو طرف قرارداد با هم شرط کنند که قرارداد بعد از مدت مشخصی و یا در صورت وقوع امری به پایان برسد عقد خود بخود از بین می رود به چنین شرطی، شرط انفساخ یا فاسخ می گویند.
شرایط شرط انفساخ
شرط انفساخ در عقودی قابل شرط است که قابل اقاله و انفساخ باشد و عقودی که تراضی طرفین در انحلال آن موثر نیست همانند عقد ازدواج، شرط انفساخ در به هم خوردن آن بی تاثیر است.
ب) بطلان قرارداد
در بطلان معامله و قرارداد، آثار قرارداد بر طرفین وارد نمی شود بدین معنی که عقد از ابتدا بوجود نیامده است و باطل است. بطلان معامله به دلایلی که بعد از عقد ممکن است مشخص شود بوجود می آید.
ماده ١٩٠ قانون مدنی در مورد شرایط صحت معامله بیان می کند که:
– قصد طرفین و رضای آنها
– اهلیت طرفین
– موضوع معین که مورد معامله باشد
– مشروعیت جهت معامله
چنانچه یک یا چند شرط از شرایط مذکور در معامله ای رعایت نشود معامله باطل است.
تفاوت عقد باطل با عقد فاسد
در حقوق ایران، عقد باطل و عقد فاسد به یک معنی به کار برده شده است در واقع بطلان عقد در نتیجه فساد در ارکان و شرایط صحت آن است.
تفاوت بطلان عقد و انحلال عقد
اگر فساد عقد بعد از عقد بوجود بیاید عقد منحل می گردد و نه باطل اما در بطلان عقد شرایط صحت معامله از اساس و ابتدا موجب باطل شدن عقد می شود.
ج) فسخ قرارداد
طبق ماده 219 قانون مدنی فسخ عقود لازمی مانند عقد بیع در مواردی ممکن است که قانون به علت وجود یکی از خیارات ، حق فسخ عقد را به یک یا هر دو طرف قرارداد اعطا کرده باشد در نتیجه فسخ عقد نیاز به یک دلیل قانونی دارد.
فسخ قرارداد یا می تواند به وسیله هر دو طرف قرارداد در صلح و آرامش و بدون مراجعه به مراجع قضایی و یا توسط یکی از طرفین از طریق حکم دادگاه انجام داد.
انواع اختیارات برای فسخ قرارداد
– خیار مجلس: فسخ قبل از ترک جلسه عقد
– خیار غبن: فسخ به علت بی اطلاعی از قیمت واقعی مورد معامله یکی از طرفین مغبون (متضرر) شده است
– خیار تدلیس: فسخ با موضوع اینکه یکی از طرفین موجب فریب طرف دیگر شده است.
– خیار شرط: به موجب اختیار داده شده به طرفین
– خیار عیب: به موجب بی اطلاعی از عیب و ایراد موجود در مورد معامله
– خیار حیوان: مربوط به معامله حیوانات تا 3 روز پس از عقد قرارداد
– خیار تاخیر ثمن: به علت بدقولی یکی از طرفین در انجام تعهدات خود(برای مثال فروشنده در تحویل مال، خریدار در پرداخت وجه)
– خیار تخلف شرط: به موجب تخطی از شرط ذکر شده در قرارداد از جانب یکی از طرفین قرارداد
– خیار رویت و تخلف شرط: حالتی که در آن یکی از طرفین وصف درستی از مورد معامله نکرده و مثلا در تعریف از آن اغراق کرده و طرف دیگر با استناد به توصیفات او وارد معامله شده و بعدا متوجه حقیقت شده است
– خیار تبعض صفقه: به موجب دو تکه شدن یک قرارداد
– خیار شرکت: به موجب بی اطلاعی از وجود نفر سوم به عنوان مالک و انجام معامله توسط طرف دیگر قرارداد بدون اطلاع مالک سوم.
– خیار تعذر تسلیم: توسط خریدار به موجب عدم تحویل مورد معامله توسط فروشنده.
مصادیق وارد نبودن فسخ
– خریدار از عیب و ایراد مورد معامله در زمان عقد اطلاع داشته باشد
2-خریدار بر عیوب موجود در مورد معامله رضایت داشته باشد
3-شرط عدم بازپس دادن و یا بازپس گیری مورد معامله شده باشد.
نظرات