دیات
قسمت اول:
دیه، دیه یا خونبها از قوانین اسلام است و بر اساس تعاریف فقهی، مال یا پولی است که به سبب کشتن انسان یا نقص عضو به کسی که صدمه دیدهاست یا به بازماندگان او پرداخت میشود.در تعریف حقوقی دیه کیفر نقدی است که از مجرم به نفع مجنیعلیه یا قائم مقام او گرفته شود. میزان
دیه از سوی شارع (دادگاه) برای جنایت تعیین شدهاست. به عبارت دیگر دیه مالی است که پرداخت آن به سبب قتل و یا جنایت بر نفس و یا عضو بر عهدۀ جانی و یا قائم مقام او می باشد و باید آن را به مجنیعلیه و یا ولی او ادا کند. و در اصطلاح حقوقی، دیه مالی است که از طرف شارع برای جنایات تعیین شده است.
قانونگذار در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 در مواد17-448 در مقام بیان دیه را تعریف می نماید: ماده 17« دیه اعم از مقدر و غیرمقدر، مالی است که در شرع مقدس برای ایراد جنایت غیرعمدی بر نفس، اعضاء و منافع و یا جنایت عمدی در مواردی که به هر جهتی قصاص ندارد به موجب قانون مقرر می شود.»ماده 448 « دیه مقدر، مال معینی است که در شرع مقدس به سبب جنایت غیرعمدی بر نفس، عضو یا منفعت، یا جنایت عمدی در مواردی که به هر جهتی قصاص ندارد، مقرر شده است.»
میزان دیه در دین اسلام برای مرد و زن مسلمان و مردان و زنان سایر دینهای آسمانی متفاوت است.چهار ماه قمری ذی القعده،ذی الحجه،محرم و رجب ماه های حرام هستند.در این چهار ماه -بهجز برای دفاع- جنگ کنار گذاشته میشود و دیه افزایش و این افزایش صرفاً نسبت به دیه فوت است و نسبت به دیه اعضای بدن همان هست که شرع تعیین نموده و شامل تغلیظ دیه حتی اگر چندین برابر دیه فوت باشد نمیگردد.هدف از این کار ایجاد امنیت برای افرادی است که میخواهند به حج بروند یا تجارت کنند و به سلامت به شهر خود برگردند.
تفاوت دیه زن و مرد:
در فقه دیه به دو قسم کلی، یعنی دیه فوت و دیه اعضای بدن، تقسیم شدهاست. از آنجایی که برخی روایات بر نابرابری جنسیتی دیه دلالت دارند، اکثر فقها بر نصف بودن دیه قتل زن نسبت به مرد اجماع دارند. فقهای اهل سنت نیز عموماً همین نظر را دارند و آن را به عنوان یک امر مورد اتفاق نقل کردهاند. البته قصاص و دیۀ عضو در فقه یکسان شمرده شدهاست. این حکم معمولاً چنین توجیه میشود که نبود یک مرد در خانواده از نظر اقتصادی زیانبارتر از نبود یک زن است. در توجیه این نابرابری گفته میشود که در هنگامی که مردی کشته شود دیه به خانواده از جمله همسر مرد تعلق میگیرد، و به عبارتی دیه، نه به منزلۀ قیمت افراد، بلکه جریمه و جبران خسارتی مالی است. یکی از نقدهای وارده به این استدلال این است که یک زن ممکن است سرپرست خانوار باشد. گروهی سندیت روایات را به دلیل آنچه عدم وثوق برخی راویان و مغایرت با احکام مندرج در قرآن مینامند، زیر سوال میبرند. در فقه اسلام که مبنای قانون مجازات اسلامی در ایران است، دیه به قتل یا جرح غیرعمدی تعلق میگیرد ولی در صورت عمد هم ممکن است ولی دم یا مجنیعلیه از قصاص بگذرد و به گرفتن دیه راضی شود که در این صورت قصاص به دیه تبدیل میشود. «قتل عمد موجب قصاص است لکن با رضایت ولی دم و قاتل به مقدار دیه کامله یا کمتر یا زیادتر از آن تبدیل میشود»پرداخت دیه بر عهدهٔ فرد مقصر است و اگر وی فوت نموده باشد از ماترک وی پرداخت میشود. البته امروزه در صورتی که تصادف با خودرو صورت گیرد پرداخت دیه برعهده شرکتهای بیمهگر میباشد. همچنین در مواردی پرداخت دیه کشتهشدگان را حکومت جمهوری اسلامی ایران بر عهده میگیرد از جمله در زمانیکه شخص یا اشخاصی در اثر ازدحام کشته/زخمیشوند یا جسد مقتولی در خیابان و اماکن عمومی پیدا شود و نتوان این قتل را به کسی نسبت داد، دیه از بیتالمال پرداخت میشود و فرقی نمیکند متوفی بر اثر قتل عمد کشته شده باشد یا قتل غیرعمد(مثل حادثه رانندگی) در حالتی که مراجع انتظامی قتل را عمد تشخیص دهند، اگر مقصر یا قاتل در نزد مراجع قضایی شناخته نشود، ورثه دیه شخص را از دولت دریافت میکنند؛ یا اگر قاتل پس از مرگش شناسایی شود، پس از مرگ قصاص به دیه تبدیل شده که باید از اموال برجای مانده از وی پرداخت شود و اگر مالی نداشته باشد از اموال نزدیکترین خویشاوندان وی و اگر خویشاوندی نداشت یا آنها استطاعت پرداخت آن را نداشتند(اعسار آنها ثابت شود) حکومت پرداخت آن را به دولت واگذار مینماید. در مواردی که پس از پرداخت دیه از جانب دولت، قاتل شناسایی شود، موظف است دیه را به بیتالمال برگرداند. این حکم شامل عابران پیادهای که از محل ممنوع عبور افراد پیاده در خیابانها و اتوبانها عبور میکنند و با خودروی دارای سرعت مجاز برخورد کرده و کشته میشوند و راننده حاضر یا متواری شدهاست، نمیباشد و دیهای به خانواده این گروه از مقتولین تعلق نمیگیرد. در موارد دیگر پرداخت دیه از بیتالمال، مواردی خواهدبود که موضوع حکم، مشمول مقررات «مواد334،453،473و471 قانون مجازات اسلامی»و «ماده13قانون به کارگیری سلاح توسط مامورین نیروهای مسلح در موارد ضروری» است.
طبق قوانین و مقررات ایران، بیمه در کلیۀ حوادث و جنایات منتج به فوت یا جرح، دیۀ زن و مرد را باید یکسان درنظر بگیرد.نوع آسیبی که به انسان وارد میشود دیه را به دیه جان، دیه اعضا و دیه منافع تقسیم کردهاند. ( ماده 23 قانون بیمه مصوب1316 )رفتاری که موجب آسیب به طرف مقابل شده است نیز در سه حال اتفاق میافتد:
الف – عمد:آسیبی که با قصد و اختیار وارد شود،بنابر قانون مجازات اسلامی مصوب 1392موجب حق قصاص برای آسیب دیده میشود ولی وی میتواند از قصاص چشم پوشی کرده و دیه دریافت نماید.( مواد 289-290 قانون مجازات اسلامی)
ب – شبه عمد:جانی قصد ارتکاب فعل منجز به آسیب را دارد ولی قصد او ارتکاب خود جنایت نیست.مانند کسی که برای ادب کردن فرد دیگری را بزند و طرف مقابل در اثر این زدن بمیرد.( ماده 291 قانون مجازت اسلامی مصوب 1392)
ج – خطای محض:نه قصد جنایت وجود دارد و نه انجام کاری که منجز به آن شده است.مانند کسی که قصد شلیک به سمت شکاری را داشته ولی تیر به انسانی اصابت کرده و منجر به مرگ او شود.( ماده 292 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
دیه نفس یا جان:
اگر فردی به قتل برسد،در صورت عمدی بودن قتل،قاتل باید قصاص شود( ماده 301 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392) مگر اینکه اولیاء دم به دیه رضایت دهند.مقدار دیه جان در اینصورت و نیز در صورتی که قتل شبه عمدو یا خطای محض باشد یکی از موارد زیر است که قاتل در پرداخت هرکدام که خواست اختیار دارد.
-مهلت پرداخت دیه قتل عمد، یک سال است و از مال خود قاتل پرداخت میشود. ( بند الف ماده 488 قانون مجازات اسلامی 1392)
–دیه قتل شبه عمد نیز یکی از همان موارد مذکور است با کمی تخفیف در سن شترها و مدت پرداخت آن که دو سال است و از مال خود قاتل پرداخت میشود. ( بند ب ماده 488 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
-دیه قتل خطای محض نیز یکی از موارد مذکور در قتل عمد با مقداری تخفیف در سن شترها است و مهلت پرداخت آن سه سال میباشد. ( بند ج ماده 488 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
پرداخت این دیه بر عهده عاقله است،که باید از مال خود بدهند و نباید به جای آن چیزی از قاتل بگیرند. از بین بردن جنین انسان نیز دیه دارد که نسبت به حالات و تکاملات جسمی آن متفاوت است.( ماده 463 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
حتی اگر زن خود باعث از بین رفتن جنین شود باید دیه آن را به وراث طفل بدهد.( 718 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
دیه اعضاء:
بنابر یک قاعده کلی درشرع ( قانون و وفقه) اعضای اصلی بدن انسان مانند زبان که یکی هستند دیه کامل دارند و اعضای جفت مانند گوشها، چشم و بینی، اگر هر دو آسیب ببینند دیه کامل و آسیب دیدگی یکی از آنها موجب نصف دیه کامل میشود( ماده 563 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392) اما در ارتباط با میزان دیه بیضه ها و لب ها میان فقه اختلاف است.
برخی از اعضاء دیه کامل دارند و عبارت اند از:
1-شکستن کمر و ستون فقرات به گونه ای که فرد نتواند بشیند.( ماده 647 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
2-ازبین بردن تمام دندان ها.( ماده 616 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
3-ازبین بردن تمام انگشتان هر دو دست یا انگشتان هر دو پا.( ماده 635 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
4-قطع نخاع.( ماده 648 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
5-شکستن ترقوه.( ماده 655 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
6-کندن موی سر یا ریش به گونه ای که دیگر نروید و بنابر احتیاط واجب در کندن موی چهار مژه یعنی مژه های هر دو چشم به شرط انکه دیگر نروید.( 576 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
7-شکستن گردن بطوری که خم شود و قد آن کوتاه شود.( ماده 626 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
8-آسیب به پستان های زن که آسیب به یکی از انها موجب نصف دیه است و آسیب به هر دو دیه کامل دارد.(دیه کامل زن که نصف دیه کامل مرد است.)(ماده 669 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
9-دو بیضه مرد.( ماده665 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
10-آلت تناسلی مرد و گوشت های اطراف آلت زن؛درصورتیکه زن افضاءشود(بافت بین محل خروج خون حیض و محل خروج ادرار پاره شود و این دو مجراء یکی شود)( مواد 661 و662 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
دیه منافع:
آسیبرساندن به منافع و کارکرد برخی اندامهای انسان مانند قدرت تعقل، شنوایی، بینایی و بویایی حتی اگر ظاهر آن عضو سالم باشد، در شرع( قانون و فقه) دیه تعیین شده است و منافعی که با از دست دادن آنها به سبب جنایت( بر نفس،عضو و منفعت)که بر سه قسم عمدی،شبه عمدی و خطای محض است(ماده 289قانون مجازات اسلامی مصوب1392)، دیه کامل ثابت میشود.
ارش: (خسارت وارد شده به اعضای بدن که میزان و مقدار آن در قانون شرع تعیین نشده است تعیین ارش ملاک و معیار هایی را دارا است که بر حسب این معیار های تعیین می شود.)
آن منافع عبارت اند از:
– زایل کردن عقل:قانونگذار برای جنایتی که منجر به زایل کردن عقل می شود،ضمانت اجرای دیه کامل را قائل شده است( ماده 675 قانون مجازات اسلامی مصوب1392)
– چشایی:برخی برای ازبین رفتن حس چشایی یک دیه کامل قائل شده اند،برخی هم برای ازبین رفتن قدرت جویدن حکم به یک دیه کامل داده اند،اما اکثریت برای چنین آسیبی ارش قائل شده اند.( ماده 695 قانون مجازات اسلامی مصوب1392)
– شنوایی: از بین بردن قدرت شنوایی به سبب ارتکاب جنایت.( ماده 682 قانون مجازات اسلامی مصوب1392)
– بینایی: جنایاتی که به سبب آسیب وارده قدرت بینایی قربانی را می گیرد.( ماده 689جنایتی قانون مجازات اسلامی مصوب1392)
– بویایی : ازبین بردن قدرت استشمام یا بویای موجب دیه کامل است.(ماده 693 قانون مجازات اسلامی مصوب1392)
-اصوات:ازبین رفتن صوت موجب دیه کامل است و اگر علاوه بر صدا حرکت های زبان نیز ازبین برود دو سوم دیه زبان نیز به این مقدار افزوده میشود.( ماده 697 قانون مجازات اسلامی مصوب1392)
– انزال جنسی:اگر قدرت انزال منی در رابطه جنسی در فرد از بین برود نیز یک دیه کامل به وی تعلق میگیرد.(ماده707 قانون مجازات اسلامی مصوب1392)
– سَلسِ و ریزش ادرار:وارد کردن آسیبی که منجر به تسلسل بول شود دیه کامل دارد.( ماده704 قانون مجازات اسلامی مصوب1392)
همچنین بخوانید:
نظرات