ماهیت حقوقی غائب مفود الاثر و آثار ناشی از غیبت او در نظام حقوقی ایران
– تعریف غایب:
غائب به کلیه کسانی که در محل معینی حضور ندارند گفته می شود و منظور از غائب مفقودالاثر؛ به شخصی که برای مدت طولانی از اقامتگاه یا محل زندگی و سکونت خود دور شده و از او خبری در دست نیست غایب مفقودالاثر گفته می شود.به شخص بالا غائب مفقودالاثر اطلاق می شود و عنوان مفقودالاثر را دریافت می کند.وضعیت غایب مفقودالاثر در ماده 1011 قانون مدنی بیان شده که به موجب این ماده : غایب مفقودالاثر کسی است که از غیبت او مدت بالنسبه مدیدی گذشته و از او به هیچ وجه خبری نباشد.
– اوصاف تحقق مفهوم غیبت:
1-غیبت:نخستین عنصر تعریف حقوقی غایب ، غیبت است . به این معنا که شخص از اقامتگاه خود غیبت داشته باشد . به طور خلاصه غیبت از اقامتگاه قانونی از جمله مهمترین عناصر غایب مفقودالاثر است
2-انقضای مدت زمان نسبتا طولانی:اگر شخص برای مدت نسبتا کوتاه از اقامتگاه خود دور شده باشد و خبری از وی در دسترس نباشد ، غایب مفقودالاثر نیست . همسر وی نمی تواند تقاضای طلاق کند و در مورد اموال وی هم نمی توان حکمی را اجرا کرد . حتی اگر غیبت شخصی طولانی باشد اما ز نظر عرفی بازگشت او قطعی باشد ، نمی توان او را غایب مفقودالاثر محسوب کرد.
3-عدم اطلاع از زندگی یا مرگ شخص:در صورتی که وضعیت غایب به لحاظ زنده یا مرده بودن مشخص باشد ، دیگر نمی توان عنوان غایب به وی داد . مثلا اگر با هرگونه وسیله ای اقدام به ارسال پیغام به خانواده خود کند یا اینکه خانواده وی به طریقی بتوانند از او خبر بگیرند ، بدلیل اینکه زنده بودن وی معلوم و مشخص است ، عنوان غایب مفقودالاثر به او صدق نمی کند.
نکته: اموال و فرزندان و زوجه او از جمله آثار و موضوعاتی هستند که در زمان غیبت مورد بحث قرار می گیرند و اگر غایب هیچ اثری از خود به جای نگذاشته باشد بحث حقوقی مفید و موثری درباره او مطرح نمی شود.
نکته: مواد ۱۰۲۰ تا ۱۰۲۲ قانون مدنی در رابطه با غائب صحبت کرده است.
ماده۱۰۲۰ قانون مدنی:« موارد زیر از جمله مواردی هستند که عادتاً شخص غایب زنده فرض نمیشود:
الف)وقتی که ده سال تمام از تاریخ آخرین خبری که از حیات غایب رسیده است گذشته و در انقضای مدت مزبور سن غایب از هفتاد و پنج سال گذشته باشد.
ب)وقتی که یک نفر به عنوانی از عناوین، جزء قشون مسلح بوده و در زمان جنگ مفقود و سه سال تمام از تاریخ انعقاد صلح بگذرد بدون این که خبری از او برسد، هر گاه جنگ منتهی به انعقاد صلح نشده باشد مدت مزبور پنج سال از تاریخ ختم جنگ محسوب میشود.
ج)وقتی که یک نفر حین سفر بحری در کشتی بوده که آن کشتی در آن مسافرت تلف شده است سه سال تمام از تاریخ تلف شدن کشتی گذشته باشد بدون این که از آن مسافر خبری برسد.»
– شرایط برای صدور حکم موت فرضی:
الف – تقدیم درخواست از طرف ذی نفع (ورثه یا وصی یا موصی له):که در مواد ۱۵۳ و ۱۵۴ قانون امور حسبی آمده است.
ب – انتشار آگهی موضوع مواد ۱۵۵ قانون ا مور حسبی و ماده ۱۰۲۳ قانون مدنی.
پ – انجام دادن بررسی و تحقیق لازم از طرف دادگاه (ماده ۱۵۷ قانون امور حسبی) و احراز تحقق شرایط لازم برای صدور حکم موت فرضی از جمله انقضای مدت های مقرر درمواد مذکور در قانون مدنی.
– شرایط حقوقی برای طلاق غیابی از غائب مفقودالاثر:
قانونگذار در خصوص همسری که از شوهرش بیاطلاع است عنوان کرده که باید حتما 4 سال از غیبت شوهر گذشته باشد و بعد از آن با مراجعه به دادگاه و اعلام وضعیت خود، دادگاه به روزنامههای کثیرالانتشار آگهی میکند و اشخاصی را که ممکن است از غایب خبری داشته باشند دعوت خواهد کرد تا اطلاعات خود را در اختیار دادگاه بگذارند. به گفته این حقوقدان، اگر یک سال هم از مدت آگهی بگذرد و هیچ خبری از غایبب مفقودالاثر نشود، سپس زن میتواند طلاق غیابی بگیرد.
– نفقه زوجه غایب مفقودالاثر:
اگر از غایب خبری باشد یا اینکه ولی ای داشته باشد که نفقه او را بپردازد، زوجه باید صبر کند، اما اگر خبری از غایب نمی رسد یا اینکه ولی ای ندارد که نفقه زوجه او را بپردازد، زن می تواند به حاکم رجوع کند و چهار سال صبر نماید تا اینکه همسرش پبدا شود. همچنین در صورتی که فرد متبرعی به زوجه انفاق کند، وی حق درخواست انحلال نکاح را ندارد، بلکه باید وضعیت موجود را تحمل کند تا وضعیت همسرش روشن شود.
قانون مدنی و قانون امور حسبی نفقه زوجه غایب را به عهده امینی می داند که نگهداری و اداره اموال غایب را به عهده دارد. حکم نفقه زوجه ای را که توسط حاکم طلاق داده می شود می توان باتوجه مواد قانونی دیگر مواد 1109، 1156 قانون مدنی به دست آورد.
– ارث غایب مفقود الاثر:
ممکن است که در بین ورثه شخص فوت شده ، یک غایب مفقود الاثر هم وجود داشته باشد . در این صورت غیبت او نه مانع از تقسیم ارث می شود و نه موجب محروم شدن او ارث خواهد شد . چرا که این وضعیت یعنی عدم تقسیم ارث به زیان سایر وراث است . تعیین سهم غایب هم برای او ضرری در پی نخواهد داشت.
در ماده 879 قانون مدنی در خصوص سهم الارث غایب مفقود الاثر چنین مقرر داشته است :« اگر بین وراث غایب مفقود الاثری وجود داشته باشد ، سهم او کنار گذارده می شود تا حال او معلوم شود . در صورتی که مشخص گردد قبل از مورث مرده است ، حصه او به سیر وراث بر می گردد و الا به خود او یا به ورثه او می رسد. »
بر اساس این ماده سهم الارث غایب مفقود الاثر تا مشخص شدن وضعیت او کنار گذاشته می شود . حال اگر معلوم شود که وی پیش از مورث فوت کرده بوده ، سهمی به او نمی رسد . چرا یکی از شرایط ارث بردن ، آن است که وارث حین فوت مورثش زنده بوده باشد.
اما اگر مشخص شود که او بعد از فوت مورث فوت کرده است ، ارث به وی تعلق می گیرد ؛ اما چون خودش هم فوت کرده سهم الارث او به وراث خودش خواهد رسید . اگر هم زنده بازگردد که باید مقدار سهم الارثش را به خود او بدهند.
در صورتی که غایب تکلیف اداره اموال خود را تعیین نکرده باشد و کسی هم نباشد که قانونا متصدی امور او باشد ، سهم الارث غایب مانند سایر اموال او به شخص امین که دادگاه او را تعیین کرده است سپرده می شود تا آن را برای غایب حفظ و نگهداری کند.
نظرات