عقد و قرارداد و تفاوت آنها (قسمت اول)
– تعریف عقد:
تعریف عقد را قانونگذار در ماده 183 قانون مدنی چنین بیان کرده است: «عقد عبارت است از اینکه ، یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد به امری نمایند و مورد قبول آنها قرار گیرد » . تعهد مصدر باب تفعل است. این واژه بر گرفته از واژه عهد است . که در لغت به معنی بر عهده گرفتن ، خود را مدیون کردن و عهد و پیمان بستن است . سوای از تعریف لغتی این واژه ، این واژه از حیث اصطلاحی به این معنی است که رابطه حقوقی بین طرفین عقد ایجاد شده است که شخصی در برابر دیگری ملزم به امری اعم از فعل یا ترک فعل میشود .
در اینکه آیا عقد نتیجه تعهد طرفین است یا اینکه بر عکس اثر عقد تعهد است . البته این به این معنا نیست که تعهد تنها ناشی از عقد است . در همین راستا تعهد ممکن است ناشی از الزامات خارج قرارداد باشد . بنابراین دین ناشی از عقد را تعهد مینامند . طبق قانون مدنی اسباب ایجاد تعهد به دو دسته تقسیم شدهاند :
الف – تعدات ناشی از قرارداد که در مواد 183 تا 300 قانون مدنی به آن پرداخته شده است .
ب – تعدات ناشی از الزامات خارج از قرارداد که در مواد 301 تا 337 قانون مدنی به آن پرداخته شده است .
– انواع عقود:
یکی از تقسیمات که نسبت به مصادیق عقد انجام دادهاند بر حسب اثر حقوقی است که به جای می گذارد . در همین راستا به تشریح این موضوع میپردازیم :
الف ) عقود تملیکی : عقدی است که انتقال مال یا تعهد از ناحیه طرفین باشد به عبارت دیگر عقدی است که هر یک از طرفین در ازاء چیزی می دهد چیز دیگری می گیرد . عقودی چون بیع ، معاوضه ، اجاره ، قرض و وصیت تملیکی از این دسته موارد هستند
ب ) عقود عهدی : عقدی است که بموجب آن یک طرق متعهد انجام کاری می شود . از جمله این عقود می توان به ضمان ، حواله ، کفالت ، تبدیل تعهد و نامزدی اشاره کرد .
پ – عقود اذنی : مورد سوم این تقسیم بندی عقود اذنی است . عقود اذنی ، بر عقدهایی اطلاق میشود که در آنها تعهد و التزام وجود ندارد ؛ بلکه تحقق و بقای آنها تنها در گرو اذن است و با برداشته شدن اذن ، آن عقود نیز به هم میخورند . بنابراین در این عقود تحقق و قوام عقود اذنی بسته به اذن و رضایت است . از جمله این عقود میتوان به ودیعه ، عاریه ، وکالت و مضاربه اشاره کرد.
-تفاوت عقد و قرارداد :
در زبان عامه افراد جامعه عقد و قرارداد به یک معنی است و تفاوت میان آن دو قائل نمی شوند، اما در علم حقوق و به زبان حقوقدانان اگر بخواهیم عقد را شرح دهیم بدین صورت است که اصطلاح عقد، عقود معین (آن دسته از عقدهایی که در قانون مدنی شرایط و چگونگی آن ها ذکر شده است مثل عقد بیع ، عقد اجاره، عقد رهن، عقد وکالت، عقد مضاربه و غیره) را شامل می شود و در مقابل آن کلمه قرارداد را می توانیم چنین شرح دهیم، بر تمامی عقود (خواه معین باشد یا نباشد) اطلاق می شود.
پس قرارداد در صورتی معتبر است که مخالف نظم عمومی ( اخلاق حسنه و قانون آمره ) نباشد، نظم عمومی بدین معناست که تعیینکننده قلمرو اصل آزادی اعمال حقوقی است نه بالعکس زیرا مصالح و منافع افراد در حالت اجتماعی بر منافع آنها بدون لحاظ حالت اجتماعی، برتری دارد و هرجا یقین داشته باشیم موردی مربوط به منافع جامعه است « مسلما » چنین نفعی بر نفع اشخاص مقدم است و در رابطه با تفاوت عقد و قرارداد باید یک تفکیک بین عقود معین و غیر معین قائل شویم . زیرا عقود معین و غیر معین موضوع عقد و قرارداد است و این تفکیک از همین جا نشات میگیرد .
نکته: قرارداد در صورتی معتبر است که مخالف نظم عمومی ( اخلاق حسنه و قانون آمره ) نباشد . ارائه تعریف کاملی از نظم عمومی بسیار دشوار است. اما به طور کلی نظم عمومی عبارت است از مجموعه تاسیسات حقوقی و قوانین وابسته به حسن جریان لازم امور مربوط به اداره کشور و یا راجع به صیانت امنیت و اخلاق در روابط مردم که اراده افراد جامعه در خلاف جهت آنها بلا اثر باشد .
نکته: بنابراین نظم عمومی به طور آشکار با منافع و مصالح جامعه مرتبط بوده و طبیعت آن به گونه ای است که همه افراد باید آن را محترم شمرده و تجاوز به آن غیر ممکن باشد .
– ارکان تعهد :
تعهد که وجه مشترک عقود و قراردادها به شمار میرود سه رکن دارد :
الف – طرفین تعهد : منظور از طرفین تعهد دو یا چند شخص حقیقی یا حقوقی است . بنابراین ، برای تصور تعهد ، وجود شخصی به عنوان طلبکار یا متعهدله و شخص دیگری به عنوان متعهد یا مدیون ضروری است . البته این نکته را نباید فراموش کرد که ممکن است استثنائا برخی از تعهدات ایجاد شوند که متعهد له مشخصی نداشته باشند . مانند جعاله عام یا بیمه عمر که ممکن است ذینفع آن در حین انعقاد عقد معدوم باشد .
ب – موضوع تعهد : اعم است از اینکه فعل ( انجام کار ) که ممکن است مادی مثل تعهد به ساخت آپارتمان یا حقوقی مثل تعهد به فروش یا اسقاط حق یا ترک فعل باشد . این موضوع نیز به مانند فعل ممکن است مادی به مانند تعهد به عدم اشتغال به شغل پر سر و صدا یا تعهد به عدم افشای اسرار تجاری و یا حقوقی به مانند تعهد به عدم انتقال عین مستاجره . بنابراین موضوع تعهد باید معلوم و معین و مقدور بودن باشد .
همچنین بخوانید:
قسمت دوم عقد و قرارداد و تفاوت آنها
نظرات