عقد صلح و آثار ناشی از آن (قسمت اول)
– تعریف عقد صلح:
صلح در لغت به معنای آشتی، توافق، سازش و مواردی از این قبیل است. در حقوق و قوانین موضوعه عقد صلح یکی از عقود معین محسوب می شود. عقود معین به آن دسته از عقود می گویند که شرایط و اوصاف آن در قانون ذکر شده باشد. قانونگذار تعریفی از عقد صلح بیان نکرده است و فقط در ماده 752 قانون مدنی اینگونه شرح داده شده است:صلح ممکن است یا در مورد رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازع احتمالی، در مورد معامله و غیر آن واقع شود.
پس از آن مواد 753 تا 770 قانون مدنی به توضیح شرایط و ویژگی های این عقد پرداخته است. در جامعه افراد گاه دعاوی خود را از طریق صلح در دادگاه یا دفاتر اسناد رسمی یا به صورت عادی خاتمه می دهند یا گاهی نیز از آن به عنوان جایگزین سایر عقود از جمله بیع استفاده می کنند. استفاده از عقد صلح به عنوان جایگزین سایر عقود معین از جمله بیع، مزایا و معایب متعددی دارد. گاهی به وسیله این عقد می توان از شروط متعدد و پیچیده سایر عقود مثل بیع (خرید و فروش) خلاص شد و گاهی نیز بدون این که مردم بدانند از حقوق و مزایایی که برای سایر عقود در نظر گرفته شده محروم میشوند. به عنوان مثال اگر طرفین عقد جایزی مثل عاریه را که در صورت فوت، جنون یا سفه یکی از طرفین از بین می رود و هر یک از طرفین هر زمان که بخواهند می توانند عقد را بر هم زنند، را در قالب عقد صلح منعقد نمایند، عقد لازم شده و امکان موارد پیش گفته مهیا نخواهد بود.
– انواع عقد صلح:
الف) صلح به منظور رفع تنازع (صلح دعوی): كه همان تراضی طرفین برای پایان دادن به دعوی است.
ب) صلح در مقام معامله: كه عبارت از صلحی است كه به صورت عرفی جایگزین عقود دیگر می شود. صلح به طور معمول دارای معوض است ولی ضرورتی ندارد كه ارزش دو عوض با هم برابر باشد، هر گاه عوض نابرابر و ناچیزی در صلح تعیین شود، چنین صلحی (صلح محاباتی)
– عقد صلح جایگزین سایر عقود:
عقد صلح به صورت فرعی می تواند به جای عقود زیر قرار گیرد.
الف- عقد بیع (انتقال عین به عوض معلوم)
ب- عقد اجاره (انتقال منفعت به عوض معلوم)
پ-عقد عاریه (انتقال منفعت بدون عوض)
ت-هبه (انتقال مالكیت بدون عوض معلوم)
ث-ابراء (اسقاط دین)
– طرفین قرارداد صلح:
طرفین قرارداد صلح ، مصالح (( صلح کننده یا واگذارنده )) و متصالح (( کسی که صلح به نفع او صورت می پذیرد یا قبول کننده صلح)) هستند.طرفین این قرارداد بایستی به درستی معرفی گردند به گونه ای که تردید و اشتباهی در خصوص شناسایی آن ها صورت نگیرد خصوصا در صورتی که شخصیت متصالح از نظر مصالح ، علت عمده ی عقد صلح باشد ، لازم است تعریف دقیقی از وی صورت پذیرد.
– موضوع قرارداد صلح:
قرارداد صلح موضوع ندارد بلکه به جای آن باید “مورد صلح” نوشته شود.مورد صلح باید با تمامی اوصاف آن مشخص و معین گردد به گونه ای که مورد تردید یا ابهامی قرار نگیرد البته در درموارد خاصی برای مثال در دانستن دقیق تمام جهات آن امکانپذیر نباشد ، علم اجمالی طرفین به مورد صلح کافی است.چنانچه مورد صلح عین نبوده بلکه حقی قابل انتقال باشد ، بایستی به این نکته در قرارداد تصریح شود. حقوق غیر قابل اسقاط و انتقال ، نمی توانند مورد صلح قرار گیرند ؛ مانند حق مطالبه دائن در طلب و حق رجوع برای زوجه ای که به طلاق خلعی طلاق داده شده است.همچنین ممکن است مورد صلح ، انتفاع از مال غیر باشد ، برای مثال کسی به دیگری حق عبور از منزل یا باز کردن پنجره و یا بردن آب و گذاشتن ناودان را صلح کند.
– عقد صلح عقدی معوض نیست:
این قرارداد مبلغ ندارد و مال الصلح جایگزین آن است ؛ البته ممکن است به جای مال الصلح در قرارداد مبلغ صلح نوشته شود.
اگر صلح معوض است ، باید هر یک از عوضین عین خارجی باشند و نه تعهدی که به اقساط پرداخت می شود ، بنابراین عوضین باید به درستی تعیین و تعریف شوند.
همچنین بخوانید:
قسمت دوم عقد صلح و آثار ناشی از آن
قسمت سوم عقد صلح و آثار ناشی از آن
قسمت چهارم عقد صلح و آثار ناشی از آن
نظرات