قسمت دوم :
موارد افزایش دیه:
منظور از افزایش یا تغلیظ دیه افزوده شدن یک سوم دیه به اصل دیهاست. افزایش یا تغلیظ مخصوص قتل عمد است و در جنایت علیه اعضا و منافع جاری نیست. ( ماده557 قانون مجازات اسلامی مصوب1392) در حکم افزایش یا تغلیظ دیه فرقی میان بالغ یا غیربالغ،زن یا مرد،مسلمان یا غیرمسلمان بودن مجنی علیه نیست( ماده 556 قانون مجازات اسلامی مصوب1392) ارتکاب قتل در شرایط خاصی( کیفیات مشدده یا علل مشدده) موجب افزایش دیه از مقدار اصلی آن میشود. به این حکم تغلیظ دیه گفته می شود.میزان افزوده شده یک سوم دیه کامل است یعنی قاتل در این شرایط خاص باید یک دیه کامل به علاوه یک سوم دیه کامل را بپردازد .
این شرایط عبارتند از:
- یا به سبب زمان ارتکاب قتل مثلا در یکی از ماه های حرام است.( ماده 555 قانون مجازات اسلامی مصوب1392)
- یا به سبب مکان ارتکاب قتل مثلا در حرم مکه مکرمه است. ( ماده 555 قانون مجازات اسلامی مصوب1392)
نکته: قتل در اماکن مقدس موجب تغلیظ تفاضل دیه نمیشود.
عاقله
منظوراز عاقله نزديكان و خويشاوندان شخصي هستند كه مرتكب قتل غیر عمد و جرح ميشود که بايستي دیه آن قتل و جرح را بپردازند. در جنایات خطایی محض پرداخت دیه بر عهده عاقله است. مردان از خویشاوندان پدری مانند برادر، عمو و فرزندان آنان که در اصطلاح فقهی به آنان عصبه میگویند.
نکته : عاقله زمانی مسئول پرداخت دیه است که دارای شرایط ذیل باشد؛
الف – داشتن نسب مشروع
ب – عاقل بودن
پ – بالغ بودن
ت – توان و تمکن مالی در مواعد پرداخت قسطی دیه( ماده 469 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
در رابطه با مفهوم عاقله كه چرا خويشاوندان نزديك شخص جاني يا قاتل را عاقله نامگذاري كردهاند چند احتمال وجود دارد:
۱- عقل به معناي «منع» است و خويشاوندان نزديك قاتل با پرداخت دیه حائل و مانع بين جاني و اولیای دم مقتول يا مجروح ميشوند.
۲- عقل به معناي «حفظ كردن» آمده است و عاقله به كساني گفته ميشود كه با پرداخت دیه، خاطي را از قصاص يا تعزير حفظ ميكنند.
۳- عقل به معناي «بستن» آمده و خويشان جاني، شترها را به عنوان دیه نزد اوليای دم برده و عقال ميكنند يعني زانوان آنها را ميبندند و يا اين كه با پرداخت دیه، زبان اوليای دم را از تقاضاي قصاص و غيره مي بندند.
خويشاني كه شرعاً عاقله نامیده میشوند؛ به ترتیب تقدم عبارتند از:
۱- خويشان پدر و مادري.
۲- خويشان پدري.( ماده 468 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
سوال: آیا دیه مجازات است ؟ یا ضمانت اجرای جبران خسارات وارده ناشی از جنایت است ؟
در این خصوص دو دیدگاه وجود دارد؛
الف – عده ای از حقوقدانان معتقدند که دیه جنبه مجازات دارد و از جمله کیفرهای قانونی است:
1-دیه در اسلام کیفر اصلی جنایت شبه عمد و خطایی است و اجتهاد در برابر نص نمیتوان کرد.
2-در جرائم عمدی از این جهت که مسئول پرداخت دیه،قاتل است دیه جنبه کیفر دارد و در جرائم خطائی محض چون عاقله عهده دار ان است دیه ماهیت جبران خسارت دارد لذا قانونگذار به تناسب جرم واقع شده،ماهیت آن را بیان میکند.
3-درعین حال که با فوت محکوم علیه دیه ساقط نمیشود لذا دین است و جنبه مجازات بودن خود را هم دارد.
4-اصل بر کیفر بودن دیه است.
مگر در موارد خاصی من جمله 463قانون مجازات اسلامی که دیه در این موارد فاقد جنبه جزائی است به کیفر نبودنش اشاره شود.برای نمونه،ماده ۱4 قانون مجازات اسلامی در بیان اقسام مجازاتهای اصلی دیه را هم آورده است. یا در ماده 462 قاتل در شبه عمد که مسئول پرداخت دیه خودش میباشد میتواند تقاضای مهلت مناسب را از دادگاه بکند. یا ماده 427 آئین دادرسی کیفری که آرای صادره از محاکم عمومی و انقلاب (در امور کیفری) اگر کیفری باشند قطعی هستند مگر در موارد ذیل: جرائمی که طبق قانون مستلزم پرداخت دیه بیش از خمس دیه کامل است طبق این ماده دیه کیفر است که قابل تجدید نظر بودن یا نبودنش در این قانون آمده است و گرنه میبایست در قانون آئین دادرسی مدنی گنجانده میشد.
5-قابل تغلیظ بودن دیه دلیل مجازات بودن آن است اعتقاد آنها اینست که مجازات قابل تغلیظ است دیه هم طبق مواد 555و557 تغلیظ میشود پس دیه مجازات است.( رضا نوربها-زمینه حقوق جزای عمومی)
ب – در مقابل عده ای دیگر از حقوقدانان معتقدند که دیه جنبه ضمانت اجرای جبران خسارات وارده ناشی از جنایت است:
از این دیدگاه دیه جنبه جبران خسارت دارد و ماهیت آن دین میباشد چون اولاً، دیه در هر موردی خاص افزایش و کاهش مییابد اگر چه مقدارش معین است ولی در هر موردی ممکن است با مورد دیگر متفاوت باشد در حالیکه میزان مجازات متغیر نیست. ثانیاً دیه قابل عفو و اسقاط از جانب اولیای دم یا مجنیعلیه است اما مجازات جنبه عمومی آن غلبه دارد و قابل عفو و اسقاط توسط مجنیعلیه نیست مجازات جزو قواعد امری و نظم عمومی است و در واقع مجازات را حکم و دیه را حق میدانند. ثالثاً پرداخت دیه از جانب عاقله دلیل بر مجازات نبودن آن دارد چون مجازات جنبه شخصی دارد و نمیتوان بر دیگری تحمیل نمود.( ابولقاسم گرجی ،کتاب دیات)
ماده 462 قانون مجازات اسلامی: «دیه عمد و شبه عمد برعهده خود مرتکب است» لکن اگر فرار کند از مال او گرفته میشود و اگرمال نداشته باشد از بستگان نزدیک او با رعایت الاقرب فالاقرب گرفته میشود.در اینجا هم اگر مجازات بدانیم باید بعد از فرار، منتظر ماند تا اینکه فرد دستگیر شود و مجازات اعمال شود.
پرداخت تفاضل دیه برای قصاص قاتل:
در تعریف تفاضل دیه میتوان چنین بیان داشت که؛ میانگین حداقل و حداکثر دیه قاتل و مقتول یا مقتولین است که در زمان قصاص از سوی خانواده مقتول جهت اجرای قصاص به قاتل یا قاتلین داده می شود.طبق قانون مجازات اسلامى ایران در صورتى که زنى مردى را عمدا به قتل برساند، زن قصاص مىشود بدون هیچگونه شرط خاصى، ولى اگر مردى زنى را عمدا به قتل برساند، در صورتى قاتل قصاص مىشود که اولیاى دم مقتوله نصف دیه قاتل را به او بدهند و اگر نصف دیه را ندهند یا نتوانند بدهند مرد قصاص نمی شود.( ماده 382 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
در قانون مجازات اسلامی عبارتی تحت عنوان فاضل دیه یا تفاضل دیه وجود دارد. زمانی که فرد اقدام به کشتن دیگری کند و دیه فرد مقتول کمتر از قاتل باشد خانواده مقتول یا اولیاء دم می توانند قصاص مرتکب را از مقام قضایی بخواهند ولی گاهی مواردی وجود دارد که ولی دم باید مقداری وجه تحت عنوان دیه به قاتل بپردازند تا امکان قصاص او فراهم گردد که این موارد در قانون استثنا است و علی الاصول قصاص نفس حق اولیای دم مقتول است بدون پرداخت وجه یا دیه ای .
موارد پرداخت تفاضل دیه:
مجازات قتل عمد بر طبق قانون قصاص می باشد مگر در موارد سقوط قصاص که عبارتند از : گذشت ولی دم و گذشت مقتول و یا فوت قاتل که مجازات قصاص ساقط می شود .
اما گاهی ولی دم یا اولیای دم با مرتکب یا قاتل مصالحه می کنند که در برابر دریافت وجه یا مال و یا دیه از قصاص گذشت کنند ولی در شرایطی که اولیای دم راضی به مصالحه یا گذشت نمی شوند و می خواهند قاتل را قصاص کنند ممکن است مجبور به پرداخت تفاضل دیه شوند .
فاضل دیه یا تفاضل دیه در واقع مابالتفاوت مبلغ دیه مقتول با قاتل است که از سوی ولی دم در مواردی که قصاص قاتل را می خواهند پرداخت می گردد که مواردی که فاضل دیه باید پرداخت شود در ذیل بیان شده است:
قاتل مرد و مقتول زن باشد:مطابق مواد 382، 426 و 550 قانون مجازات اسلامی اولین موردی که باید تفاضل دیه به اولیای دم پرداخت گردد ، بر طبق ماده 550 قانون مجازات اسلامی زمانی است که دیه قتل زن ، نصف دیه مرد است به عبارت دیگر دیه زن نصف مرد می باشد بر همین اساس می توان گفت زمانی که مردی زنی را به قتل برساند باید ولی دم مبلغی را تحت عنوان تفاضل دیه بپردازد تا قاتل مرد قصاص گردد.
قاتل متعدد و مقتول واحد باشد:مطابق مواد 373 و 373 قانون مجازات اسلامی مصادق دوم که باید اولیای دم تفاضل دیه را بپردازند زمانی است که دو نفر اقدام به قتل یک نفر کنند و میزان تقصیر یکسان باشد و مجازات قاتلین قصاص باشد اولیای دم باید تفاضل دیه را بپردازند.
تعدد اولیای دم و تفاوت تقاضای آنها:مطابق ماده 423 قانون مجازات اسلامی مورد سوم در پرداخت فاضل دیه زمانی است که برخی اولیا دم یا صاحبان حق قصاص خواهان دیه باشند و یا از قصاص گذشت کرده باشند بعضی از اولیای دم که خواهان قصاص هستند باید ابتدا سهم دیه دیگران را در صورتی گذشت آنان به مرتکب و در صورتی که درخواست دیه کرده باشند به خود آنان بپردازد.
پرداخت تفاضل دیه در اجرای قصاص :
در موارد مختلفی مرتکب جنایات علیه نفس یا مادون نفس را تنها در صورتی می توان قصاص کرد که مبلغی به عنوان تفاصل دیه به وی ( یا گاهی به سایر اولیای دم ) پرداخت شود . این امر از آنرو صورت می گیرد که رعایت شرایط قانونی ، از جمله شرط مماثله ، در قصاص شده باشد ، پرداخت مازاد دیه ، بنا به تصریح ماده ۴۱۶ و ساده ۴۴۷ قانون مجازات اسلامی ، باید قبل از اجرای قصاص باشد . بدین ترتیب ، علاوه بر این که مبلغ پرداختی ، طبق ماده ۴۳۱ ، جز ، اموال قسام شونده و قابل هر گونه تصرف توسط وی و باید تا قبل از مرگ می باشد ، تا قبل از پرداخت آن امکان اجرای قصاص ، بنا به تصریح ماده ۴۲۶ ، وجود ندارد ، …. هر زمان که متقاضی قادر به پرداخت شد ، پس از استیذان ، حکم قصاص برابر موازین قانونی به مرحله اجرا درآید . البته اگر مقتول یا صاحب حق قصاص طلبی از مرتکب داشته باشد ، به موجب ساده ۴۳۰ قانون مجازات اسلامی » ، « طلب مذکور با رضایت صاحب آن ، هر چند بدون رضایت مرتکب ، به عنوان فاضل دیه قابل محاسبه است . لازم به ذکر است که با توجه به تبصره ماده ۴۴۸ که برای اولین بار در سال ۱۳۹2 در قانون مجازات اسلامی ، آمده است : « در مواردی که جنایت نظم و امنیت عمومی را بر هم زند یا احساسات عمومی را جریحه دار کند و مصلحت در اجرای قصاص باشد لکن خواهان قصاص تمکن از پرداخت فاضل دیه یا سمت دیگر صاحبان حق قصاص را نداشته باشد ، با درخواست دادستان و تأیید رئیس قوه قضائیه ، مقدار مذکور از بیت المال پرداخت می شود.»
مجازات تکمیلی هیچ گاه به تنهایی مورد حکم دادگاه قرار نمی گیرد و همواره ضمن صدور حکم صادر می شود. در واقع مجازات تکمیلی در دادنامه قید می شود و در صورتی که قید نشود قابل اجرا نیست. مجازات تکمیلی در تمام جرایم حدی و قصاص و تمامی تعزیرات اعم از منصوص و غیر منصوص قابل اعمال است.
نکته: مجازات تکمیلی در جرایم موجب دیه و ارش قابل اعمال نیست.
همچنین بخوانید:
نظرات