بررسی ماهیت حقوق زارعانه ( حق ریشه)در نظام حقوقی ایران(قسمت اول)
حق زارعانه که در قوانین و عرف محل های مختلف با الفاظ متفاوت آمده همچون : حق ریشه، حق نسق، حق گاوبندی، حق نسق و .. مستنبط از تبصره 2 ماده 5 لایحه قانونی نحوه خرید اراضی و املاک برای اجرای برنامه های عمومی و عمرانی و نظامی دولت مصوب 1358 ، یک نوع حق مالی می باشد.
این حق که برای زارع در ملک مزروعی دیگری می باشد که عبارت است از حق ریشه و بهای شخم و کود و ارزش زحماتی که زارع برای آباد کردن زمین که یا با اذن مالک و یا بواسطه یکی از عقود زراعی مانند اجاره یا مزارعه (اگر اذن و قرادادی بین مالک و زارع نباشد عنوان غصب پیدا می کند) متحمل شده است. موضوع حق زارعانه شیء معین مادی نیست بلکه حق تلاش زارع در ایجاد و ابقای مرغوبیت زمین زراعی است.
به تبع مالی بودن این حق، آثاری همچون قابلیت نقل و انتقال (ارادی یا قهری) و یا اسقاط ارادی آن بر آن مترتب است بدین این معنا که :
الف – شخصی که دارای حق زارعانه است میتواند آن را به هر شخصی که بداند منتقل کند
ب – بعد از فوت نیز به ورثه منتقل می گردد.
پ – در صورتی که این حق را به شکل ارادی از خود سلب کرده باشد، باید به این نکته توجه کرد در صورتی که زارع اعمالی که مستحق حق زارعانه است، مانند آبیاری کردن، سم پاشی و … انجام ندهد؛ نمیتواند حق زارعانه اش را اسقاط کند چرا که اسقاط ما لم یجب است و در واقع زمانی که کارهایی که برای آبادانی زمین انجام داد می تواند حقش را اسقاط کند.
در مورد منقول بودن یا غیر منقول حق زارعانه باید باید بیان کرد: حق زارعانه از حقوق مالی معنوی محسوب می شود. به همین جهت نمی توان آن را غیر منقول تلقی کرد و باید آن را منقول بحساب آورد زیرا با انتزاع يد زارع از ملک مزروعی، وی دیگر حق عینی بر ملک ندارد و صرفا می تواند، بهای حق مزبور را مطالبه نماید.
– شرایط تعلق حق زارعانه:
برای اینکه حق زارعانه به به زارع تعلق بگیرد باید شرایط زیر فراهم باشد:
- زمین مزروعی باشد،
- انجام عمل زارعانه،
- اذن مالکینی که زمین مزروعی خود را به تصرف می دهند،
- استمرار در عمل،
نکته: حق زارعانه چه در عقد پیش بینی شده باشد چه پیش بینی نشده باشد با استنباط از ماده 225 قانون مدنی که اشعار میدارد:« متعارف بودن امری در عرف و عادت به طوری که عقد بدون تصریح هم منصرف آن باشد به منزله ذکر در عقد است»به زارع تعلق می گیرد. حق زارعانه از تعهد های فرعی است که بر گردن مالک است و باید آن را پرداخت کند که به صورت شرط ضمن عقد می باشد و حتی اگر چنین شرطی در عقد ذکر نشود به لحاظ اینکه عرف این تعهد را برای مالک میداند به منزله ی ذکر در عقد است وشرط لازم برای اینکه زارع مستحق دریافت این حق باشد این است که زارع وجود اذن مالک یا قرارداد بین خودش و مالک را اثبات کند.
نکته: زمانی زارع میتواند حق زارعانه خود را از مالک درخواست کند که ملک از اختیار و تصرف زارع درآمده باشد .
نکته: اگر زارع و مالک در ابتدا در مورد بهای حق زارعانه به توافق برسند در اینصورت مشکلی بوجود نمی آبد ولی اگر به توافق نرسند توسط کارشناس ارزیابی و میزان آن تعیین می شود. در تعیین بها عواملی موثر است از جمله: مدت زمانیکه زارع در ملک بوده، کارهایی که انجام داده است، موثر بودن کارهایی که انجام داده است، مقدار هزینه ای که کرده است و اینکه چه مقدار بر قیمت اصل ملک افزوده است و …
– نحوه ثبت کردن حق زارعانه :
ماده 31 آیین نامه قانون ثبت اسناد و املاک مصوب 26/12/1310 بیان می دارد:
« دست رنج رعیتی و حق اولویت و گلوبندی و غیره که در املاک معمول و بین رعایا خرید و فروش میشود از حقوق راجعه بهعین املاک نبوده و قابل درخواست ثبت و اعتراض ثبت نیست و صدور سند مالکیت بنام مالک هم تغییری در وضع حقوق مزبور در هر جا که معمول است نمیدهد»
– نحوه مطالبه حق زارعانه در صورتی برکنار شدن زارع توسط مالک:
ماده 33 قانون سازمان عمرانی کشور و ازدیاد سهم کشاورزان مصوب 09/06/1334 در این خصوص اشعار داشته است:
« در صورتی که مالکی کشاورزی را که مستقیماً به امور زراعت اشتغال داشته از کار برکنار کند کشاورز مزبور میتواند به بخشدار شکایت کرده و بخشدار موظف است به اسرع اوقات به موضوع رسیدگی و وسایل اصلاح و اشتغال مجدد کشاورز را به امر کشاورزی فراهم سازد و اگر توافق حاصل نشد بخشدار باید موضوع را در اولین انجمن عمران بخش مطرح نماید و در صورتی که حقانیت کشاورز ثابت گردد و مالک حاضر به بکار بردن او نباشد مالک باید به تشخیص انجمن عمران برای سه ماه خرج او را بر طبق مزد کارگران پرداخت نماید و اگر کشاورز یا دارنده حقوق اعیانی و یا زراعتی اعیانی (ریشه و کارکرد) داشته باشد مالک باید علاوه بر سه ماه مخارج فوقالذکر به تشخیص اهل خبره که از طرف انجمن عمرانی بخش یا بخشدار انتخاب خواهد شد قیمت اعیانی ومحصول او را بپردازد»
همچنین بیشتر بخوانید :
بررسی ماهیت حقوق زارعانه ( حق ریشه)در نظام حقوقی ایران(قسمت دوم)
نظرات