جرم کسی که با سوء استفاده از محجور مدرکی برعلیه او بگیرد
حجر
محجور کیست؟شخصی که دارای ضعف در اداره امور مالی خود میباشد.شخص محجور حق تصرف در اموال خود را ندارد.به همین دلیل باید برای انجام امور مالی خود قیم تعیین کند.
هر گاه کسی با سوء استفاده از ضعف نفس شخصی یا هوی و هوس او یا حوایج شخصی افراد غیر رشید:
به ضرر محجور نوشته یا سندی اعم از:
تجاری یا غیر تجاری از قبیل برات،سفته،چک،حواله،قبض و مفاصاحساب،و یا هر گونه نوشته ایی که موجب التزام وی یا برائت ذمه گیرنده سند یا هر شخص دیگر میشود به هر نحو بدست آورد چه مجازاتی دارد؟
برای جبران خسارت مالی به حبس از شش ماه تا دو سال و از یک میلیون تا ده میلیون ریال جزای نقدی محکوم میشود.
و اگر مرتکب ولایت یا وصایت یا قیمومت بر آن شخص داشته باشد مجازات ولی علاوه برجبران خسارات مالی از سه تا هفت سال خواهد بود.(ماده 596 قانون مجازات اسلامی)
به محض اینکه یک فرد متولد می شود ، صاحب حق و تکلیف می شود . اما اجرای برخی از امور نیازمند توانایی در برخی زمینه ها است . مثلا برای اینکه شخص ازدواج کند باید به سن خاصی برسد ، یا برای معامله کردن نیازمند قوه عقل است . به همین مناسبت ، در شرع و قانون برای اشخاص قبل از رسیدن به سن بلوغ یا برای کسانی که از قوه تعقل محروم هستند ، چاره ای اندیشیده شده است و آن این است که ولی یا سرپرست آنها امور حقوقی شان را بر عهده بگیرد . به اشخاصی که قابلیت و توانایی اداره امور خود را ندارند ، در اصطلاح حقوقی محجور گفته می شود.
* محجور به شخصی گفته می شود که نمی تواند امور خود را به طور مستقل و بدون دخالت دیگری اداره کند.
انواع محجوران را می توان به سه دسته کلی تقسیم کرد . دسته اول اشخاص صغیر هستند . به طور کلی شخص صغیر به کسی گفته می شود که هنوز به سن بلوغ نرسیده است و به همین دلیل قادر به تشخیص امور خود نیست . دسته دوم از محجوران را اشخاص غیر رشید تشکیل می دهند . اشخاص غیر رشید یا سفیه به کسانی گفته می شود که علیرغم آنکه به سن قانونی رسیده اند ، توانایی درک ، تشخیص و تمییز خوب و بد مسائل مالی را ندارد . دسته سوم محجوران را اشخاص دیوانه تشکیل می دهند . اشخاص دیوانه یا مجانین نیز فاقد قوه عقل هستند و با اختلالات قوای عقلی خود نمی توانند امور مالی و غیر مالی خود را انجام بدهند.
محجوران به سبب صغر ، سفه یا جنون قادر به انجام امور مالی یا غیر مالی خود نیستند . به همین مناسبت ، بر اساس قانون بایستی حمایت هایی از ایشان صورت پذیرد تا امورشان به انجام برسد . به عنوان مثال ، اشخاص سفیه نمی تواند معامله کنند . یا اشخاص مجنون نه می توانند معامله کنند و نه حتی ازدواج کنند . این مسئله لزوم مداخله اشخاصی برای حمایت از محجوران را ضروری می سازد ؛ حتی در مورد تعیین مهریه محجورین از جمله شخص مجنون باید اشخاص دیگری همچون پدر یا قیم آنها دخالت کند.
سازوکاری که در قوانین برای حمایت از محجوران پیش بینی شده است را می توان شامل ولایت بر محجوران ، قیمومیت و وصایت بر آنها دانست . به عنوان مثال ، اشخاص صغیر تا رسیدن به سن بلوغ تحت ولایت پدر و جد پدری خود هستند . پدر یا جد پدری نیز همواره می توانند برای بعد از فوتشان برای فرزند خود وصی تعیین کنند تا سرپرستی از آنها را بر عهده بگیرد . برای افرادی هم که پدر یا جد پدری ندارند ، دادگاه می تواند اقدام به تعیین قیم کند . همچنین ، برای اشخاصی که بعد از سن بلوغ مجنون یا سفیه می شوند نیز بایستی قیم تعیین شود تا امورشان سامان یابد .اشخاصی که حمایت از محجوران را بر عهده دارند ، باید بر اعمال آنها نظارت کنند . به عنوان مثال معاملات سفیه غیر نافذ است . یعنی قیم او باید اجازه بدهد که این معامله انجام شود.
اهلیت یعنی چه؟ اهلیت در لغت به معنای داشتن لیاقت و صلاحیت برای امری، شایستگی و سزاواری است. اهلیت در اصطلاح حقوقی نیز عبارت است از: توانایی قانونی شخص برای دارا شدن یا اجرای حق.
اقسام اهلیت
اهلیت تملک یا تمتع یعنی این که تمام اشخاص میتوانند صاحب حق و تکیف شوند (این نوع اهلیت با تولد انسان آغاز و با مرگ او پایان میپذیرد)
اهلیت تصرف یا استیفا عبارت است از قابليت فرد براي اجراي حق يا قبول تعهد
به افرادی که فاقد اهلیت نوع دوم هستند محجور میگویند.
قیم به کسی گفته می شود؟
قیم به کسی گفته می شود که به درخواست دادستان از طرف دادگاه برای اداره امور حقوقی و مراقبت از شخص محجور معین می شود
طبق ماده ۱۲۱۸ قانون مدنی در موارد زیر قیم نصب می شود:
برای اشخاص ذیل نصب قیم می شود:
برای صغاری که ولی خاص ندارند
برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها بوده و ولی خاص نداشته باشند
برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها نباشد
انواع محجور
ماده 1207 قانون مدنی هم محجورین را به سه گروه تقسیم کرده است؛
صغار
افراد غیر رشید
مجانین
بر اساس قانون مدنی، انواع محجوران را می توان به سه دسته کلی تقسیم کرد:
دسته اول اشخاص صغیر هستند. به طور کلی شخص صغیر به کسی گفته می شود که هنوز به سن بلوغ نرسیده است و به همین دلیل قادر به تشخیص امور خود نیست.
دسته دوم از محجوران را اشخاص غیر رشید تشکیل می دهند. اشخاص غیر رشید یا سفیه به کسانی گفته می شود که علیرغم آنکه به سن قانونی رسیده اند، توانایی درک، تشخیص و تمییز خوب و بد مسائل مالی را ندارد.
دسته سوم محجوران را اشخاص دیوانه تشکیل می دهند. اشخاص دیوانه یا مجانین نیز فاقد قوه عقل هستند و با اختلالات قوای عقلی خود نمی توانند امور مالی و غیر مالی خود را انجام بدهند.
این افراد ممنوعیت تصرف در اموال و حق و حقوق مدنی خود را دارند. ممنوعیت قانونی افراد محجور، به دلیل حمایت قانون از آنها به وجود آمده است.
دهد. جنون در حقوق ایران به هر درجه که باشد باعث میشود که شخص نتواند اهلیت استیفاء داشته باشد. طبق ماده ۱۲۱۱ قانون مدنی جنون به هر درجه که باشد موجب حجر است.
انواع حجر
با توجه به نوع ممنوعیت شخص در تصرفات خویش و میزان آن میتوان حجر را به شرح ذیل منقسم نمود:
و حجر عام حجر خاص
منظور از حجر عام آن است که شخص به طور کلی از اجرای حق و انجام دادن اعمال حقوقی ممنوع باشد؛ مثل حجر مجنون که حجر عام است؛ چرا که دیوانه در کلیه امور خود ممنوع از تصرف است و به علت فقدان اراده، هیچ گونه عمل حقوقی، چه عقد باشد چه ایقاع، نمیتواند انجام دهد. جنون در حقوق ایران به هر درجه که باشد باعث میشود که شخص نتواند اهلیت استیفاء داشته باشد. طبق ماده ۱۲۱۱ قانون مدنی جنون به هر درجه که باشد موجب حجر است.
منظور از حجر خاص، آن است که شخص از پارهای از تصرفات خود ممنوع باشد نه همه آنها، مثل حجر سفیه که حجر خاص است؛ چرا که حجر و ممنوعیت تصرف او، محدود به امور مالی است؛ بنابراین شخص سفیه میتواند در امور غیرمالی خود مثل طلاق، تصمیم بگیرد. همچنین حجر اشخاص تاجر ورشکسته نیز، حجر خاص است؛ چرا که محدود به تصرفات مالی است که به زیان طلبکاران باشد.
حجر حمایتی و حجر سوء ظنی
مفاهیم حجر حمایتی و حجر سوء ظنی دقیقا در مقابل یکدیگر قرار دارند. حجر حمایتی، به حمایت قانونگذار از فرد محجور در مقابل آسیب دیگران اطلاق می گردد. اما حجر سوء ظنی، از دیگران در مقابل آسیب های احتمالی فرد محجور حمایت می کندو مانند حجر تاجر ورشکسته که به دلیل حمایت قانون از بستانکاران صورت می پذیرد
حجر قانونی و حجر قضایی
حجر قانونی مستقیما از سوی قانون بر افراد محجور اعمال می شود
اما حجر قضایی با دستور دادگاه بر فرد وارد می شود. حجر افراد ورشکسته نمونه ای حجر قضایی در قانون حجر است
حجر بر مبنای فقدان اراده و نقص اراده
حجر فرد مجنون مبتنی بر فقدان اراده است و حجر صغیر ممیز یا سفیه بر مبنای نقص اراده می باشد
حجر مالی و غیر مالی
محجورین سفیه فقط در امور مالی دارای ممنوعیت می باشند اما افراد محجور ضغیر و مجنون در تمام امور ممنوعیت دخالت دارند
حجر محدود به زمان و عدم محدود به زمان
تقسیم بندی حجری که محدود به زمان: گاهی حجر محدود به زمان خاصی است مثل حجر صغیر که پس از رسیدن به سن بلوغ و رشد، این حجر برطرف میشود. ولی گاهی غایت معنی ندارد مثل حجر مجنون که معلوم نیست که برطرف میشود یا نه و تا کی ادامه دارد.
صدور حکم رفع حجر
حکم حجر در واقع همان حکمی است که با استناد به آن، دادگاه حکم محجوریت را برای فرد محجور صادر نموده و برای وی اقدام به تعیین قیم نماید. همچنین دادگاه می تواند به جز قیم، یک یا چند ناظر را جهت نظارت بر کار قیم تعیین نماید.
هرگاه فرد از حالت حجر خارج شده و به اصطلاح حقوقی، واجد شرایط رشد بود، می تواند با مراجعه به دادگاه محل صدور حکم حجر، درخواست حکم رفع حجر را ارائه نماید. پس از بررسی دادگاه و اطمینان از سلامت کامل علقلی فرد، می تواند حکم رفع حجر را صادر نموده و اتمام قیومیت را بر فرد قیم ابلاغ نماید.
شخصی که خواهان رفع حجر است، می تواند با مراجعه کردن به دادگاه صادر کننده ی حکم حجر، به ان ها اطلاع دهد که حالت حجر در او از بین رفته است و در کمال صحت و سلامت عقل بوده و رشید می باشد. در این صورت دادگاه پس از انجام مراحل مخصوص و همینطور بررسی های لازم،برگزاری کمیسیون پزشکی و کسب نظر پزشکی قانونی و در اخر بعد از احراز سلامت فرد مدعی رشید، حکم رفع صادر می نماید. از آن به بعد موارد مربوط به قیمومیت حذف شده و خود فرد میتواند به تنهایی اموال خود را مدیریت کرده و اعمالی حقوقی خود را نیز انجام دهد.
صغیر ممیز کیست و معاملات آن ها به چه صورت میباشد ؟
صغیر ممیز کسی است که هنوز به سن قانونی رشد نرسیده است، اما بنا به تشخیص دادگاه رشید است. چنین فردی که دادگاه او را رشید مینامد شخصا مسئولیت کارهای خودش را به عهده دارد و ولی او و یا افرادی که از او مراقبت میکنند و همچنین کسی که سرپرستی او را به عهده دارد نیز دیگر مسئولتی بر عهده اش نیست.
مطابق قانون مدنی ایران، سفیه یا غیر رشید کسی است که تصرف او در اموال و حقوق مالی اش عقلایی نباشد.
معیار رشد : مطابق قانون مدنی پس از رسیدن به سن بلوغ، نمی توان به لحاظ عدم رشد یا عنوان جنون، حکم به حجر تازه بالغ داد مگر اینکه با بررسی های لازم جنون یا عدم رشد وی ثابت شود.اگر کسی به سن بلوغ نرسیده باشد ما نمی توانیم او را رشید بشماریم و او را از حجر خارج کنیم . دخالت کردن فرد صغیردر امور مالی خودش بعد ازاینکه به سن بلوغ رسید نیازمند اثبات رشد است ولی در مابقی موارد نیاز به چنین کاری نیست و صغیر خودش شخصا می تواند اقدام کند.با این تفاسیر اموال صغیری را که بالغ شده ، موقعی می توانیم به او تحویل دهیم که رشد او ثابت شده باشد.
حکم معاملات صغیر و مجنون:
بر اساس قانون مدنی اگر کسی یک مالی را به دست یک فرد صغیر غیر ممیز و یا مجنون بسپارد و در واقع به تصرف او در بیاورد، مسئولیت نقص و ضرر و زیان ناشی از اتفاقات بر عهده ی صغیر یا مجنون نیست. بنابراین جبران زیان وارده به وسیله ای که به تصرف مجنون یا صغیر درامده، در درجه اول بر عهده ی سرپرست مجنون یا صغیر می باشد.البته به شرطی که نقص و قصور در نگهداری یا مواظبت بوده باشد اما اگرسرپرست او استطاعت نداشت ، مسئولیت بر عهده ی خود محجور است. همچنین جبران ضرر و زیان ناشی از جرم در دادگاه، به عهده شخص متهم صغیر است ومبلغی که صغیر و یا مجنون به پرداخت ان کلکف میشوند از اموال خود فرد صغیر و یا مجنون برداشته خواهد شد.
نصب و عزل قیم برای محجورین:
وظیفه ی شناسایی و نصب قیم برای محجورین به عهده دادگاه و با معرفی دادستان است. بنابراین دادستان می بایست به دادگاه صالح (دادگاه خانواده) رجوع کرده و اشخاصی را که برای قیمومیت مناسب می داند به آن دادگاه معرفی کند. براساس قانون امور حسبی شخص محجور تا زمانی که شوهر ندارد، پدر یا مادر اوالبته در صورتی که صلاحیت برای قیمومیت داشته باشند ، بر دیگران برای سرپرستی مقدم می باشند. همچنین در صورت محجور شدن زن، شوهر با داشتن صلاحیت برای قیمومیت بر دیگران مقدم است.
بر اساس این ماده 1187قانون مدنی هر گاه ولی قهری منحصر به واسطه غیبت یا حبس یا به هر علتی نتواند به امور مولی علیه رسیدگی کند و کسی را هم از طرف خود معین نکرده باشد ، دادگاه به پیشنهاد مدعی العموم برای تصدی و اداره امور مولی علیه و سایر امور راجع به او موقتا امین تعیین می کند . بر اساس این ماده ، اگر یکی از اولیای قهری یعنی پدر و جد پدری فوت کرده باشد و ولی قهری دیگر که تنها و منحصر است ، به دلایلی مانند بیماری یا غیره نتواند به نحو مطلوبی امور محجور تحت ولایت خود را اداره کند و کسی هم به این منظور تعیین نشده باشد ، دادگاه اقدام به تعیین امین برای محجور می نماید .
موارد تعیین امین برای محجور
بر اساس ماده 1187 قانون مدنی ، امین موقت برای محجور هنگامی تعیین می شود که یک مانع موقت مانند حبس ، ولی قهری منحصر را از انجام وظیفه باز داشته باشد . در این صورت ، امین محجور جایگزین ولی قهری می شود . با رفع مانع ، امین موقت سمت خود را از دست می دهد و ولی قهری دوباره خودش امور محجور را به عهده می گیرد .
وظایف و اختیارات امین محجور
وظایف و اختیارات امین که برای محجور تعیین می شود در قانون روشن نشده است ولی از آنجا که امین مذکور مطلقا نباید اختیاراتی بیش از قیم داشته باشد ، می توان گفت مقررات راجع به وظایف و اختیارات قیم در مورد امین تعیین شده برای محجور هم قابل اجراست. بنابراین، اختیارات امین محجور محدودتر از ولی قهری خواهد بود ؛ مخصوصا اینکه امین برای معاملات مهم و خطرناک به نمایندگی از شخص محجور، احتیاج به اجازه دادستان خواهد داشت.
نظرات