ماهیت نشوز و ناشزه و آثار ناشی از آن در نظام حقوقی ایران
– تعریف نشوز و ناشزه:
در لغت به معنای ارتفاع و بلند شدن است و در اصطلاح حقوقی به نافرمانی زوجین و عدم ایفای وظایف زناشویی از جانب آنها گفته میشود در واقع اگر هر یک از زوجین به هر علت وظایف زناشویی خود را ایفا نکند نشوز کرده است.به عبارت بهتر اگر هریک از زوجین به هر علت وظایف زناشویی خود را ایفا و تمکین نکند، نشوز کرده است که اگر از طرف مرد باشد به آن ناشز و اگر از طرف زن باشد ناشزه گویند . عدم تمکین یا به عبارتی عدم ایفای هریک از وظایف و تکالیف زناشویی خواه از نوع تکالیف مشترک باشد و خواه از نوع تکالیف اختصاصی که نشوز نامیده میشود، از سوی هریک از زوجین میتواند اتفاق بیفتد، اما در قلمروی اصطلاحات حقوقی معمولا نشوز به عدم انجام وظایف زناشویی از جانب زن گفته میشود و بیشتر به زنان اشاره دارد تا مردان.
زن و مرد هنگامی که میثاق همدلی و همزبانی با یکدیگر میبندند و در قالب عقد نکاح زوج و زوجه یکدیگر میشوند ، از لحاظ اخلاقی موظف هستند که متقابلا (چه زن نسبت به شوهر و چه شوهر نسبت به زن) ، حسن معاشرت و اخلاق پسندیده داشته باشند و به این طریق به حفظ نهاد مقدس خانواده کوشا باشند. همانطور که مرد نسبت به زن تکلیف برای فراهم کردن لوازم رفاهی جسمی و روحی دارد ، هماندازه هم زن باید وسایل آسودگی خاطر و آرامش جسمی و روحی مرد را فراهم آورد.
– نشوز زوجه یا زن:
نشوز زوجه مختص عدم برقراری رابطهی جنسی نیست بلکه نشوز به همهی اموری که شرعاً بر عهدهی زوجه در مقابل زوج واجب میباشد است که به شرح زیر است:
– تمرد از دستورهای واجب شوهر
– تمکین نکردن
– نزدودن آنچه مایه تنفر و مانع کامجویی شوهر است
– ترک نظافت و آرایش دلخواه شوهر
– خارج شدن از منزل بدون اجازه همسر
– نشوز زوج یا مرد:
نشوز مرد با تعدی بر همسر و نپرداختن حقوق واجب از قبیل، نفقه، همخوابی واجب و مانند آن محقق می شود.
– تمکین و انواع آن
تمکین در لغت به معنای «فرمان بردن» است و در اصطلاح حقوقی به لزوم انجام تکالیف هریک از زوجین در برابر یکدیگر اشاره میکند؛ یعنی هنگامی که گفته میشود «مرد و زن موظف به تمکین هستند»، به این معناست که هریک از آنها موظف هستند به تکالیف و وظایف خود در برابر یکدیگر عمل کنند. تمکین شامل دو دسته اعمال میشود.
– انواع تمکین:
- تمکین به معنای عام:
تمکین به معنای عام مربوط به همهی تکالیفی است که به موجب قانون بر عهدهی هریک از زوجین قرار داده شده است و آنها باید به این تکالیف قانونی عمل کنند.
به معنای اطاعت از مرد در امور زندگی می باشد . مانند سکونت در منزلی که شوهر انتخاب کرده ، عدم خروج از منزل بدون اجازه از شوهر و حسن معاشرت با شوهر که عبارتست از خوش رفتاری با شوهر و رعایت نظافت و آرایش خود برای شوهر ؛ به نحوی که زمان ، مکان و شرایط خانوادگی به آنها اجازه داده است.
- تمکین به معنای خاص:
اما تمکین به معنای خاص مربوط به تکلیف برقراری رابطهی جنسی متعارف است و براساس آن، هیچیک از طرفین نمیتوانند بدون عذر موجه از برقراری رابطهی جنسی با طرف مقابل سرباز بزنند.
تمکین خاص به معنای ایجاد رابطه جنسی با مرد است. زن باید در هر زمانی که مرد تقاضا نماید به درخواست وی مبنی بر رابطه جنسی و دیگر طرق ارضای جنسی در محدوده قانون پاسخ مثبت دهد مگر اینکه از شرایط تمکین خارج شده باشد و شرع اجازه تمیکن را به زن ندهد.
تمکین خاص شامل تمام اموری می شود که یک زن برای برقراری یک رابطه جنسی مطلوب و با توجه به وضعیت مرد، موظف به انجام آن است. مردی که به مسائل بهداشتی و ظاهری در زمان رابطه جنسی توجه بسیار دارد و خود نیز به این صفات آراسته است می تواند توقع داشته باشد همسر وی نیز در زمان رابطه اصول بسیاری را رعایت کند. بنابراین صرف اجازه دخول را نمی توان تمکین خاص نامید.
– نتیجه عدم تمکین:
الف) عدم استحقاق زن نسبت به نفقه (مستنداً به ماده 1108 قانون مدنی)
ب ) کسب اجازه ازدواج مجدد از دادگاه (مواد 16 و 17 قانون حمایت خانواده)بنابراین برای آنکه مرد بتواند زن دوم بگیرد بایستی به دادگاه رجوع و با اثبات عدم تمکین همسرش، از دادگاه اجازه ی ازدواج مجدد بگیرد.
پ ) امکان طرح دعوی طلاق از سوی مرد.
– رابطه نفقه و تمکین:
حق نفقه با الزام به تمکین گره خورده است. یک زن صرفا در زمان تمکین قادر به درخواست و دریافت نفقه خواهد بود. زنی که شرایط تمکین را رعایت نکند از نفقه محروم شده و نمی تواند پرداخت آن را درخواست کند. با این حال اثبات عدم تمکین در صورت درخواست نفقه بر عهده مرد بوده و تا زمان اثبات عدم تمکین، اصل بر این است که زن در شرایط تمکین قرار دارد. شهادت در اثبات عدم تمکین یکی از مهمترین ادله استنادی موجود در قوانین موضوعه است.
– عدم تمکین زن و مهریه :
مهریه به محض وقوع عقد نکاح در مجموعه حقوق زن قرار گرفته و قابل مطالبه می گردد با این حال تا زمانی که دخول صورت نگرفته است، نمی توان بیش از نصف مهریه را دریافت نمود. مهریه یکی از حقوق غیر قابل اسقاط زن است که در زندگی مشترک جریان دارد و صرفا با بذل آن از جانب زن منحل می گردد. انحلال مهریه به علت فسخ و یا بطلان نکاح نیز یک مبحث مستقل بوده و بهتر است بگوییم چون زندگی مشترک به صورت واقعی ایجاد نشده است قابل مطالبه نمی باشد.
– رابطه عدم تمکین و حق حبس زن:
حق حبس، حقی است که شرع به زن اعطا نموده است بدین صورت که وی بدون تمکین خاص از همسر خود، مشمول دریافت نفقه می گردد. حق حبس به وضعیتی اشاره دارد که زن اجازه اولین دخول پس از عقد نکاح را مشروط به دریافت مهریه می کند. دقت کنید اگر زن صرفا یک بار تن به رابطه جنسی با همسر خود داده باشد دیگر نمی تواند از حق حبس استفاده کند و ممانعت از رابطه جنسی را عدم تمکین می نامند. در این حالت زن ناشزه شده و حق دریافت نفقه از وی ساقط می گردد.
– مهریه زن ناشزه:
مهریهی زن به محض انعقاد عقد نکاح به زن تعلق میگیرد و زن مالک آن میشود. ناشزه هم زنی است که همسر خود را تمکین نمیکند.
– حکم مهریه زن ناشزه :
مطابق مادهی ۱۰۸۲ قانون مدنی، به محض عقد نکاح مهریه به مالکیت زن در میآید.بنابراین، مرد مکلف به پرداخت آن به همسر خود است. بنابراین، عدم تمکین از سوی زن و ناشزه شدن وی باعث نمیگردد که وی حق مهریهی خود را از دست بدهد. در حقیقت زن حتی در صورت عدم تمکین و نشوز حق مهریه دارد؛ منتها چون شرط نفقه، تمکین از سوی زن میباشد، زن ناشزه حق نفقه خود را از دست میدهد.
نظرات