قسمت اول
غایب مفقودالاثر
غایب مفقودالاثر به کسی گفته می شود که از غیبت او مدت زیادی گذشته باشد و از او به هیچ وجه خبری نباشد. برای امور مالی غایب قانونگذار چهار مرحله را پیشبینی نموده است: حفظ اموال غایب قبل از تعیین امین، نصب امین برای اداره اموال غایب، دادن اموال به تصرف موقت ورثه و حکم موت فرضی غایب و دادن اموال به تصرف قطعی ورثه. قانونگذار در مورد امور غیر مالی غایب تنها به طلاق زن او اشاره نموده است. طبق قانون هرگاه شخصی چهار سال تمام غایب مفقودالاثر باشد زن او میتواند تقاضای طلاق کند.
براساس ماده ۱۰۱۱ قانون مدنی غایب مفقود الاثر (گاهی به جای کلمه غایب مفقود الاثر کلمه غایب بکار میرود) کسی است که از غیبت او مدت نسبتاً زیادی گذشته باشد و از او به هیچ وجه خبری بدست نیاید.
غایب مفقود الاثر دارای وضع حقوقی خاصی است و حقوق و تکالیفی برای او در قانون مقرر شده است. این حقوق و تکالیف تحت دو عنوان امور مالی و غیر مالی بررسی میشود.
امور مالی غایب
برای امور مالی غایب قانونگذار چهار مرحله را پیشبینی نموده است.(دکترصفایی- اشخاص و محجورین)
1- حفظ اموال غایب قبل از تعیین امین
بعد از این که مفقود الاثر بودن غایب محرز شد، برای حفظ و اداره اموالش، امینی به وسیله دادگاه تعیین خواهد شد. قبل از تعیین امین، قانونگذار حفظ و نظارت اموال غایب را بر عهده دادستان قرار داده است. (ماده ۱۱۳ قانون امور حسبی در این خصوص میگوید: «حفظ و نظارت اموال در مواردی که محتاج به تعیین امین است مادام که امین معین نشده به عهده دادستانی است که اموال در حوزه او یافت میشود».
بنابراین دادستان یا نماینده او باید اقدامات لازم برای حفظ اموال غایب را به عمل آورد؛ مثلاً آنها را مهر و موم کند، اموال ضایع شدنی را بفروشد و طلب غایب را وصول نماید.
هر گاه غایب مفقود الاثر در خارج از ایران اموالی داشته باشد، حفظ و نظارت اموال مزبور تا تعیین امین به عهده مامورین کنسولی خواهد بود و وظایف و اختیارات آنان همان است که برای دادستانها مقرر شده است. (ماده115 قانون امور حسبی)
2- نصب امین برای اداره اموال غایب
قانونگذار برای جلوگیری از حیف و میل اموال غایب، تعیین شخص مورد اعتمادی را به عنوان امین پیشبینی نموده است. برابر با ماده ۱۰۱۲ قانون مدنی «اگر غایب مفقود الاثر برای اداره اموال خود تکلیفی معین نکرده باشد (بنابراین اگر غایب به کسی برای اداره امور مالی خود وکالت داده باشد، نمیتوان اقدام به نصب امین کرد چراکه نماینده قراردادی وکیل که مورد اعتماد غایب بوده است بر نماینده قضایی امین منصوب مقدم است. و کسی هم نباشدکه قانوناً حق تصدی امور او را داشته باشد (بنابراین اگر غایب، صغیر یا مجنون یا سفیه بوده و ولی یا قیم داشته باشد، نمیتوان برای اداره اموال او امینی تعیین کرد، زیرا ولی یا قیم مطابق قانون مکلف به اداره امور مولی علیه خود هستند.) محکمه برای اداره اموال او یک نفر امین معین میکند و تقاضای تعیین امین فقط از طرف مدعی العموم و اشخاص ذینفع در این امر قبول میشود». ( ماده 1012 قانون مدنی)
الف) گرفتن ضامن
قانونگذار به دادگاه اختیار داده که از امینی که تعیین میکند ضامن بگیرد یا تضمینات دیگری اخذ نماید (محکمه میتواند از امینی که معین میکند تقاضای ضامن یا تضمینات دیگر نماید. (ماده 1013 قانون مدنی)
تا هرگاه امین در حفظ اموال غایب تقصیر کند یا اموال او را حیف و میل نماید، جبران خسارت وارده ممکن باشد.
کسی که در زمان غیبت غایب عملاً متصدی امور او بوده است در تعیین امین برای غایب بر دیگران مقدم خواهد بود. ( ماده 132 قانون مدنی)
به علاوه در تعیین امین، وراث غایب بر دیگران مقدم هستند مشروط بر این که حاضر به دادن ضامن یا تضمین دیگر مطابق نظر دادگاه باشند. (اگر یکی از وراث غایب تضمینات کافیه بدهد محکمه نمیتواند امین دیگری معین نماید و وارث مزبور به این سمت معین خواهد شد. ( ماده 1014 قانون مدنی)
ماده ۱۲۶ قانون امور حسبی به دادگاه صلاحیتدار برای نصب امین و ماده ۱۱۴ (قانون امور حسبی) به غایب مفقود الاثری که در خارج از ایران اموالی دارد اشاره کرده است. دادگاه صلاحیتدار برای نصب امین و سایر امور راجع به غایب مفقود الاثر اصولاً دادگاه عمومی محلی است که آخرین اقامتگاه غایب در آن محل بوده است. ( ماده 126 قانو امورحسبی)
هرگاه غایب مفقود الاثر در خارج از ایران اموالی داشته باشد، مامورین کنسولی ایران حق دارند برای اداره اموالی که در حوزه ماموریت آنها است موقتاً نصب امین نمایند و باید تا ده روز پس از نصب امین مدارک عمل خود را به وسیله وزارت امور خارجه به وزارت دادگستری بفرستند. نصب امین یاد شده وقتی قطعی خواهد شد که دادگاه شهرستان تهران تصمیم مامور کنسولی را تنفیذ کند. (ماده 114 قانون امورحسبی)
ب) وظایف و اختیارات امین
امین مکلف به حفظ و اداره اموال غایب است و باید مصلحت غایب را رعایت کند و از حیف و میل اموال و اعمالی که مضر به حال او است، بپرهیزد. برخی از وظایف و اختیارات امین در مواد ۱۴۱ و ۱۴۲ و ۱۴۷ و ۱۴۸ قانون امورحسبی مورد اشاره قرار گرفته است. سایر وظایف و اختیارات امین همان است که در مواد ۱۲۳۵ تا ۱۲۴۷ قانون مدنی و ۷۴ تا ۹۵ قانون امور حسبی برای قیم مقرر است.
هرگاه در اموال غایب مال ضایع شدنی باشد امین آن را فروخته و از نتیجه فروش، با رعایت مصلحت غایب، مالی خریداری یا اقدام دیگری که به صرفه غایب باشد مینماید. (ماده 141 قانون امور حسبی)
امین میتواند با اجازه دادستان اموال منقول ضایع نشدنی غایب را که مورد احتیاج نیست فروخته و از پول آن مال دیگری که موافق مصلحت غایب باشد خریداری و یا اقدام دیگری که به صرفه غایب باشد انجام دهد. (ماده142 قانون امورحسبی)
امین باید نفقه اشخاص واجب النفقه و دیون غایب را از وجوه نقد یا منافع اموال او بدهد و در صورتی که وجوه نقد و منافع اموال او کافی نباشد، از اموال منقول او فروخته خواهد شد و اگر اموال منقول هم کافی نباشد، از اموال غیرمنقول فروخته میشود.
( ماده 147قانون امورحسبی) فروش یا رهن اموال غیر منقول مجاز نیست، مگر در موردی که برای پرداخت نفقه اشخاص واجب النفقه یا دیون او لازم باشد. ( ماده 148 قانون امورحسبی)
در قانون مدنی تکلیف دادن نفقه زوجه و اولاد غایب مشخص شده است. ماده ۱۰۲۸ قانون مدنی در این باره میگوید: «امینی که برای اداره کردن اموال غایب مفقودالاثر معین میشود باید نفقه زوجه دائم یا منقطعه که مدت او نگذشته و نفقه او را زوج تعهد کرده باشد و اولاد غایب را از دارائی غایب تادیه نماید در صورت اختلاف در میزان نفقه تعیین آن به عهده محکمه است». ( مسعود انصاری)
در مواردی که برای اداره اموال غایب امینی تعیین میشود دادگاه میتواند حق الزحمه متناسبی (اجرتی که عرفاً به این نوع کار تعلق میگیرد.) از درآمد اموال غایب برای امین معین نماید.
هرگاه اموال غایب درآمدی نداشته باشد، با توجه به این که اصل آن است که به عمل انسان اجرت تعلق میگیرد، میتوان گفت حق الزحمه امین از اصل مال غایب قابل پرداخت است.هزینه حفظ و اداره اموالی که برای آن امین معین شده است از اموال نامبرده برداشته خواهد شد. ( ماده 125 قانون امورحسبی)
«هزینه حفظ و اداره اموال محجور و هزینهای که برای رسیدگی به امور محجور و انجام وظایف قیمومت لازم میشود از اموال محجور تادیه میشود» (دکترصفایی- اشخاص و محجورین)
همچنین بخوانید :
قسمت دوم بررسی ماهیت غایب مفقود الاثر در نظام حقوقی ایران
قسمت سوم بررسی ماهیت غایب مفقود الاثر در نظام حقوقی ایران
نظرات